صفحه ٣٠٢

سوزان، برتر است. چگونه ممکن است انسانى از جرقّه بترسد و از دریاى آتش نهراسد؟! البتّه ممکن است منشأ این تفاوت، امید بیش از حد به کَرَم و لطف خدا باشد که آن نیز ناشى از غفلت است؛ زیرا او ارحم الرّاحمین است در موضع عفو و رحمت، و اشدّ المعاقبین است در موضع عذاب و نقمت.
از آن جا که این برخورد دوگانه با خدا و خلق، ناشى از ضعف شناخت و کوته بینى است، امام (علیه السلام) در پایان این بخش از سخنان دلنشینش، به برخورد دوگانه این گونه افراد با دنیا و آخرت مى پردازد؛ مى فرماید: «(آرى!) کسى که دنیا در چشم او بزرگ جلوه کند و جایگاه آن در قلبش مهمّ باشد، آن را بر خداوند متعال مقدّم مى دارد. از همه چیز مى بُرَد و به دنیا مى پیوندد و برده آن مى شود!»؛ (وَ کَذلِکَ مَنْ عَظُمَتِ الدُّنْیَا فِی عَیْنِهِ، وَ کَبُرَ مَوْقِعُهَا مِنْ قَلْبِهِ، آثَرَهَا عَلَى آللهِ تَعَالَى، فَانْقَطَعَ إِلَیْهَا، وَ صَارَ عَبْدآ لَهَا).
آرى، این هوى پرستان بى معرفت، متاع ناچیز و فانى دنیا را نقد و مواهب عظیم و جاویدان آخرت را نسیه مى پندارند و همین سبب مى شود که دنیا را بر آخرت ترجیح دهند و رضاى خلق را بر رضاى خالق مقدّم بشمرند.
درست، عکس پرهیزکاران باایمان که امام (علیه السلام) در خطبه متقین درباره آن ها فرموده است: «عَظُمَ الْخَالِقُ فِی أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِی أَعْیُنِهِمْ؛ خدا در نظر آنان با عظمت جلوه کرده، در نتیجه، غیر خدا هر چه هست در نظر آن ها کوچک است».
جمله «فَانْقَطَعَ إِلَیْهَا، وَ صَارَ عَبْدآ لَهَا» اشاره به این حقیقت است که این دنیاپرستان، سرانجام کارشان به جایى مى رسد که از عبودیّت پروردگار خارج مى شوند و به عبودیت دنیا و هواى نفس و شیطان درمى آیند. از توحید و خداپرستى عملا کنار مى روند و به شرک و دنیاپرستى روى مى آورند.
کار آن ها به جایى مى رسد که همچون عُمَر سعد بر این عقیده پافشارى