صفحه ٢٢٧

و از همه بدتر این که این گناهان بزرگ را در پوشش عناوین مباح و فریبنده مرتکب مى شوند یا به تعبیر دیگر درباره قانون تقلب مى کنند، یعنى از پوشش هاى ظاهرآ قانونى براى فرار از واقعیّت قانون استفاده مى کنند.
امروز با چشم خود مى بینیم که بسیارى از رباخواران به انواع حیله ها متوسّل مى شوند؛ گاه به اسم فروختن اسکناس به اسکناس؛ گاه از طریق «ضمّ ضمیمه» یعنى شىء ارزانى را به مال مورد نظر ضمیمه کردن و آن را به قیمت هاى گزاف فروختن؛ گاهى به نام کارمزد و گاه بیع شرط هاى دروغین یا حق العمل و پورسانت و جریمه دیرکرد و بهانه تورّم و امثال این عناوین کاذبه ربا را حلال مى شمرند و کار به جایى رسیده که تحقق حدیث معروف پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را کاملا احساس مى کنیم که فرمود:
«یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمانٌ لاَّ یَبْقَى أَحَدٌ إِلاَّ أَکَلَ الرِّبَا فَإِنْ لَمْ یَأْکُلْهُ أَصَابَهُ مِنْ غُبارِهِ؛ زمانى بر مردم مى رسد که ربا دامان همه را مى گیرد؛ حتّى کسانى که از آن برکنارند گرد و غبارش بر دامانشان مى نشیند».(1)
به یقین، این نوع مخالفت با قوانین الهى از مخالفت صریح و آشکار بدتر و خطرناک تر است؛ زیرا ممکن است به سرعت در جامعه فراگیر شود، بى آن که به مانعى برخورد کند؛ در حالى که گناهان آشکار چنین نیست و در یک جامعه مذهبى با موانع زیادى برخورد مى کند. افزون بر این، این گونه فرار از قانون، گناه مضاعفى است؛ هم گناه رباخوارى است و هم ریاکارى و بازى با احکام دین.
به تعبیر دیگر، در این نوع فرار از قانون، تنها صورتى از قانون و حکم الهى باقى مى ماند؛ بى آن که محتوا و فلسفه آن وجود داشته باشد؛ مثلا تحریم رباخوارى به دلیل مفاسد زیادى است که در نظام اقتصادى جامعه به وجود مى آید و سبب فاصله طبقاتى و ثروتمندتر شدن ثروتمندان و فقیرتر شدن فقیران