صفحه ٦١٥

سُودٌ)؛ «و از کوه ها نیز (به لطف پروردگار) راه هایى آفریده شده، سفید و سرخ و به رنگ هاى مختلف و گاه به رنگ کاملا سیاه».(1)

نکته
گسترش قاعده لطف، در تکوین و تشریع

همیشه مدیران حکیم و مدبّر براى رسیدن به مقاصد خود، تمام مقدّمات را از پیش فراهم مى سازند؛ خواه در عالم تشریع و تکلیف باشد، یا در عالم عینیّت و واقعیت ها. خداوند عالم که حکمت و تدبیر او از هر کس برتر و بالاتر است، در جهان تکلیف، تمام زمینه هاى اطاعت را فراهم کرده است: به انسان ها عقل و هوش داده، فطرت پاک مرحمت فرموده و پیامبران و کتب آسمانى فرستاده است تا همه بندگان بتوانند راه طاعت را در پیش گیرند و این همان چیزى است که در «علم کلام» به عنوان «لطف» از آن یاد مى شود.
در عالم آفرینش، پیش از آن که انسان قدم به عرصه حیات بگذارد تمام وسایل زندگى او را فراهم ساخت؛ سطح کره زمین را آرام ساخت و از حرکات ناموزونش به وسیله کوهها و غیر آن جلوگیرى کرد، چشمه ها و نهرهاى پرآب که مایه حیات بود آفرید، به ابرها مأموریت آبیارى نقاط مرتفع را بخشید، انواع گیاهان را که براى تغذیه انسان ها و حیواناتى که در خدمت انسان اند لازم بود، به وجود آورد و در وسط کوهها براى عبور و مرور انسان ها و ارتباط اجتماعات بشرى جاده فراهم ساخت و حتّى براى تلطیف روح آدمى زمین را به انواع زیورها از گل ها و شکوفه ها آراست.
آرى، معناى حکمت و تدبیر و ربوبیّت همین است و این همان چیزى است