صفحه ٦٠٨

که ابرها (از شدّت سنگینى) به زمین نزدیک شده بودند؛ در این هنگام باد جنوب، باران را همچون شیرى از پستان حیوان بدوشید و به شدّت بر زمین فرو ریخت. هنگامى که ابرها سینه بر زمین نهادند و آب هاى فراوانِ سنگینى را که بر دوش داشتند، فرو ریختند، خداوند به وسیله آن از زمین هاى خشک و بى گیاه، نباتات فراوانى رویانید و از دامنه کوههاى کم گیاه، سبزه بسیار خارج ساخت و زمین به زیور باغ هایش غرق نشاط و شادى شد و با لباس نازک گلبرگ ها که بر خود پوشیده بود به ناز آمد، و از زینت و زیورى که از گردن بند گل هاى گوناگون یافته بود در وجد و شادى فرو رفت! و همه این ها را غذا و توشه انسان ها، وروزى چهارپایان قرار داد، در اطراف زمین (و در میان کوهها)، درّه ها و راه هاى وسیعى شکافت و نشانه هایى ـ براى آنان که بخواهند از شاهراه هاى وسیعش بگذرند ـ قرار داد.

شرح و تفسیر
ابرهاى باران زا و حیات زمین هاى مرده

امام (علیه السلام) در این بخش از خطبه به یکى دیگر از مهم ترین نعمت هاى الهى که بدون آن حیات و زندگى بر صفحه زمین غیر ممکن است اشاره مى فرماید و با تعبیراتى بسیار زیبا و جالب و روح پرور آن را شرح مى دهد؛ مى گوید:
«سپس خداوند هیچ یک از بلندى هاى زمین را که آب چشمه ها به نقاط مرتفع آن نمى رسد، و جدول هاى نهرها به آن راه ندارد، به حال خود وانگذاشت؛ بلکه (براى آبیارى آن ها) ابرهایى آفرید تا قسمت هاى مرده زمین را زنده کند و گیاهان آن را برویاند»؛ (ثُمَّ لَمْ یَدَعْ جُرُزَ(1) الأَرْضِ الَّتِی تَقْصُرُ مِیَاهُ الْعُیُونِ عَنْ