صفحه ٤٦٣

2. واعظ درون!
مى دانیم که براى رسیدن به نتیجه مطلوب در هر کار، دو چیز لازم است: «شایستگى محل» و «تربیت و مدیریت صحیح»؛ به تعبیر دیگر: قابلیّت قابل، و فاعلیّت فاعل. بهترین باغبان ها و عالى ترین بذرهاى اصلاح شده و دقیق ترین مراقبت ها در آبیارى و تغذیه گیاه، نمى تواند از زمین شوره زار، بوته گُلِ پرطراوتى به بارآورد؛ چرا که با عدم قابلیّت محل، تمام این زحمات بر باد مى رود.
در تربیت نفوس انسانى نیز همین اصل حاکم است؛ تا واعظى از درون نباشد و انصاف و حق جویى و حق طلبى بر روح انسان حاکم نگردد، از واعظ هاى برون، کارى ساخته نیست. به همین دلیل ابوجهل ها و ابولهب ها از کنار چشمه جوشان وحى، تشنه بازمى گشتند، ولى اویس قرن ها با یک اشاره، به سر مى دویدند.
البتّه نباید این سخن را بر یک مفهوم جبرى تطبیق کرد؛ چرا که واعظ درون نیز از طریق خودسازى و تربیت هاى اختیارى انسان درباره خویشتن، پرورش مى یابد. صداى واعظ درون، در میان غوغاى هوى و هوس ها خاموش مى شود و فطرت پاک الهى، براثر اعمال زشت، در حجاب فرو مى رود و قلب پاک خداداد، به سبب هوسرانى ها زنگار مى گیرد و این عین اختیار است.