صفحه ٣٤٩

بخش دوم
قَدْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلَّهِ - سُبْحَانَهُ - فِی أَرْفَعِ الْأُمُورِ، مِنْ إِصْدَارِ کُلِّ وَارِدٍ عَلَیْهِ، وَ تَصْیِیرِ کُلِّ فَرْعٍ إِلَى أَصْلِهِ، مِصْبَاحُ ظُلُمَاتٍ، کَشَّافُ‏ عَشَوَاتٍ [غشوات] مِفْتَاحُ مُبْهَمَاتٍ، دَفَّاعُ مُعْضِلَاتٍ، دَلِیلُ فَلَوَاتٍ، یَقُولُ فَیُفْهِمُ، وَ یَسْکُتُ فَیَسْلَمُ، قَدْ أَخْلَصَ لِلَّهِ فَاسْتَخْلَصَهُ، فَهُوَ مِنْ مَعَادِنِ دِینِهِ، وَ أَوْتَادِ أَرْضِهِ. قَدْ أَلْزَمَ نَفْسَهُ الْعَدْلَ، فَکَانَ أَوَّلَ عَدْلِهِ نَفْیُ الْهَوَى عَنْ نَفْسِهِ، یَصِفُ الْحَقَّ وَ یَعْمَلُ بِهِ، لَا یَدَعُ لِلْخَیْرِ غَایَةً إِلَّا أَمَّهَا، وَ لَا مَظِنَّةً إِلَّا قَصَدَهَا، قَدْ أَمْکَنَ الْکِتَابَ مِنْ زِمَامِهِ، فَهُوَ قَائِدُهُ وَ إِمَامُهُ، یَحُلُّ حَیْثُ حَلَّ ثَقَلُهُ، وَ یَنْزِلُ حَیْثُ کَانَ مَنْزِلُهُ‏.
ترجمه
او خود را براى خداوند سبحان، در بالاترین امور (براى انجام رسالت ها و وظایف) قرار داده (و عزم خود را بر این کار جزم کرده است) که به هر مشکلى پاسخ گوید و فروع را به اصول بازگرداند. او چراغ روشن تاریکى ها و برطرف کننده نابینایى ها و کلید حلّ مبهمات و دورکننده مشکلات و راهنماى گم شدگانِ بیابان هاى زندگى است. آن جا که لازم است، سخن مى گوید و (حق را به مخاطبان، به خوبى) تفهیم مى کند و آن جا که لازم نیست، سکوت مى کند و سالم مى ماند. خویش را براى خدا خالص کرده و خداوند، خلوص او را پذیرفته (و خالص ترش ساخته است) از این رو، او از معادن و گنجینه هاى دین خداست و از ارکان زمینِ اوست. خود را ملزم به عدالت کرده و نخستین گام عدالتش، بیرون راندن هوا و هوس از دل خویش است. حق مى گوید و به حق عمل