صفحه ٥٠٧

بخش چهارم
الَّذِی ابْتَدَعَ الْخَلْقَ عَلَى غَیْرِ مِثَالٍ امْتَثَلَهُ، وَ لَا مِقْدَارٍ احْتَذَى عَلَیْهِ، مِنْ خَالِقٍ مَعْبُودٍ کَانَ قَبْلَهُ، وَ أَرَانَا مِنْ مَلَکُوتِ قُدْرَتِهِ، وَ عَجَائِبِ مَا نَطَقَتْ بِهِ آثَارُ حِکْمَتِهِ، وَ اعْتِرَافِ الْحَاجَةِ مِنَ الْخَلْقِ إِلَى أَنْ یُقِیمَهَا بِمِسَاکِ قُوَّتِهِ، مَا دَلَّنَا بِاضْطِرَارِ قِیَامِ الْحُجَّةِ لَهُ عَلَى مَعْرِفَتِهِ، فَظَهَرَتِ الْبَدَائِعُ الَّتِی أَحْدَثَتْهَا آثَارُ صَنْعَتِهِ، وَ أَعْلَامُ حِکْمَتِهِ، فَصَارَ کُلُّ مَا خَلَقَ حُجَّةً لَهُ وَ دَلِیلًا عَلَیْهِ؛ وَ إِنْ کَانَ خَلْقاً صَامِتاً، فَحُجَّتُهُ بِالتَّدْبِیرِ نَاطِقَةٌ، وَ دَلَالَتُهُ عَلَى الْمُبْدِعِ قَائِمَةٌ.
ترجمه
او خدایى است که موجودات را از کتم عدم به وجود آورده، بى آن که از نقشه قبلى دیگرى اقتباس کند، یا در آفرینش، از آفریدگارى پیش از خود، سرمشق بگیرد، و آن قدر از ملکوت قدرت خود و شگفتى هایى که آثار حکمتش از آن سخن مى گوید و از نیاز موجودات به قدرتِ برپادارنده اى خبر مى دهد، به ما نشان داده که ما را بى اختیار به معرفت و شناخت او دعوت مى کند. بدین ترتیب، آثار صنع او و نشانه هاى حکمتش چیزهاى جدیدى به وجود آورده است، در نتیجه هر یک از مخلوقاتش حجّت و دلیلى بر وجود او هستند؛ هر چند به ظاهر، مخلوقى خاموش اند، ولى (با زبان بى زبانى، امّا با صراحت و وضوح) از تدبیر او سخن مى گویند و همواره گواه بر (وجود و عظمت) آفریدگارند.

شرح و تفسیر
همه از تدبیر او سخن مى گویند

از آن جا که در فرازهاى گذشته امام (علیه السلام) مردم را از تعمّق در کنه ذات و صفات