صفحه ٣٥٠

مى کند. هیچ کار خیرى نیست جز آن که (در برنامه زندگى او قرار دارد و) آهنگ آن مى کند و در هیچ جا گمان خیرى نمى رود، جز این که به سوى آن گام برمى دارد (و تا به آخر نرسد از تلاش نمى ایستد)؛ زمام اختیار خود را به دست قرآن سپرده و قرآن، رهبر و پیشواى اوست؛ هرجا قرآن فرود آید، او بار خویش را همان جا افکَنَد و هرجا قرآن منزل کند، آن را منزلگاه خویش سازد.

شرح و تفسیر
ویژگى هاى بندگان خالص خدا

در این بخش از خطبه، امام (علیه السلام) به سراغ نکته مهمّى مى رود که بخش گذشته را تکمیل مى کند و آن این که بنده مخلص خداوند ـ که موضوع سخن در بخش هاى سابق بود ـ بعد از آگاهى و خودسازى و تهذیب نفس و رسیدن به مقامات عالیه در علم و عمل و تقوا، کمر همّت براى هدایت خلق مى بندد و همچون چراغ روشنى فرا راه مردم مى شود و آن ها را از ظلمات جهل و وهم و گمراهى رهایى مى بخشد و در واقع بعد از پایان سیر إلى الحقّ و فیالحقّ، مرحله سیر إلى الخلق او شروع مى شود و به اداى رسالتى همچون رسالت انبیا مى پردازد.
مى فرماید: «او خود را براى خداوند سبحان در بالاترین امور (براى انجام رسالت ها و وظایف) قرار داده (و عزم خود را بر این کار جزم کرده است)»؛ (قَدْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلّهِ ـ سُبْحَانَهُ ـ فِی أَرْفَعِ الْأُمُورِ).
سپس به شرح این وظایف پرداخته، با جمله هاى کوتاه و پرمعنا روى نقاط حسّاس تکیه مى کند؛ مى فرماید: «که به هر مشکلى پاسخ گوید و فروع را به اصول بازگرداند»؛ (مِنْ إِصْدَارِ کُلِّ وَارِدٍ عَلَیْهِ، وَ تَصْییرِ کُلِّ فَرْعٍ إِلَى أَصْلِهِ).
این سخن، به این نکته مهمّ اشاره مى کند که این بنده آگاه و مخلص، از نظر احاطه به مبانى معرفت دینى و احکام آن، آن چنان تواناست که آمادگى براى پاسخ به هر سؤالى و حلّ هر مشکلى را دارد.