صفحه ٤٧٦

خطبه در یک نگاه
این خطبه از خطبه هاى بسیار پرارزش، پرمحتوا و فصیح و بلیغ است، که گواه دیگرى بر عظمت امیرمؤمنان (علیه السلام) و ارتباطش با عالم قدس، و بهره گیرى اش از علم بى انتهاى الهى است.
ابن ابى الحدید در شرح بخشى از این خطبه مى گوید: «هنگامى که انسان به این سخنان ربّانى و الفاظ قدسى نگاه مى کند، فصاحت عرب در نظرش رنگ مى بازد و نسبت سخنان فصحاى عرب به این خطبه، همچون نسبت خاک است به طلاى ناب؛ و اگر فرض کنیم عرب توانایى برآوردن الفاظ فصیحى شبیه این الفاظ را داشته باشد، کجا مى تواند محتوایى این چنین بیاورد؟! عرب جاهلى (که در فصاحت معروف است) و حتّى صحابه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به این معانى عمیق آسمانى پى نمى بردند، تا بخواهند از آن سخن بگویند».
سپس بعد از تجلیل فراوان از این خطبه، مى افزاید: «سوگند یاد مى کنم! که اگر انسان آگاه و دانا در این سخن دقّت کند، اندامش به لرزه درمى آید و قلبش تکان مى خورد و عظمت خداوند را با تمام وجود خود احساس مى کند و گویى از کثرت شوق، هوش از سرش مى پرد و روحش مى خواهد از بدن پرواز کند».(1)
به هر حال، این خطبه داراى چند بخش است که هرکدام، دیگرى را تکمیل مى کند:
در بخش اوّل، قسمتى از اوصاف پروردگار، جهت آماده کردن افکار براى پذیرش حقایق بعد از آن، آمده است.
در بخش دوم، به سؤال کسى که درباره اوصاف پروردگار پرسیده بود پاسخ مى گوید و معیار را در اسما و صفات پروردگار، قرآن مجید قرار مى دهد و به او توصیه مى کند که به خصوص در این بحث، از آیات قرآن جدا نشود.