صفحه ١٦٧

بر قلب انسان مى افتد، به وسیله تابش انوار الهى و هدایت هاى ربّانى کنار زده مى شود و ازسوى پنجم: درهاى توفیق، براى ریاضت نفس، به کار گرفتن اندیشه، و استفاده از چراغِ پُرنورِ معرفتِ پروردگار، در مدّت نسبتآ طولانى به روى آن ها گشوده شده است.
بنابراین، هرکس به مقصد نرسد، یا در دام شیاطین گرفتار شود و یا امواج سهمگین گناه او را در کام خود فرو برد، مقصّر خود اوست و باید خویشتن را نفرین کند! که همه چیز براى سعادت او آماده شده بود، ولى همه را نادیده گرفت و در قعر «چاه طبیعت» باقى ماند و «به کوى حقیقت گذر نکرد». بنابراین، اگر در قیامت به آن ها گفته شود: (أَوَلَمْ نُعَمِّرْکُمْ مَا یَتَذَکَّرُ فِیهِ مَنْ تَذَکَّرَ وَ جَاءَکُمُ النَّذِیرُ فَذُوقوُا فَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ نَصِیرٍ)؛ «آیا شما را به اندازه اى که هر کس اهل تذکّر است در آن متذکّر مى شود، عمر ندادیم و انذارکننده (الهى) به سراغ شما نیامد؟ اکنون بچشید که براى ستمکاران هیچ یاورى نیست»(1)، جاى تعجّب نیست.

نکته
دنیا میدان ورزیدگى و آزمایش است

در گذشته بازار مسابقه اسب سوارى مانند امروز، گرم یا از آن گرم تر بود و سوارکاران براى این که به پیروزى برسند، ناچار به انجام تمرین هاى سختى بودند تا اسب ها و خود آن ها آمادگى کافى براى میدان مسابقه پیدا کنند و از آن جا که این تمرین ها سبب لاغرى و ورزیدگى اسب ها مى شد، به میدان تمرین در عرف عرب «مضمار» گفته مى شد (و «جیاد» نیز به معناى اسب هاى خوب و باارزش است).