صفحه ٤١١

بخش دوم
فَیَا عَجَباً وَ مَا لِیَ لَا أَعْجَبُ مِنْ خَطَإِ هَذِهِ الْفِرَقِ عَلَى اخْتِلَافِ حُجَجِهَا فِی دِینِهَا! لَا یَقْتَصُّونَ أَثَرَ نَبِیٍّ، وَ لَا یَقْتَدُونَ بِعَمَلِ وَصِیٍّ، وَ لَا یُؤْمِنُونَ بِغَیْبٍ، وَ لَا یَعِفُّونَ عَنْ عَیْبٍ، یَعْمَلُونَ فِی الشُّبُهَاتِ، وَ یَسِیرُونَ فِی الشَّهَوَاتِ. الْمَعْرُوفُ فِیهِمْ مَا عَرَفُوا، وَ الْمُنْکَرُ عِنْدَهُمْ مَا أَنْکَرُوا، مَفْزَعُهُمْ فِی الْمُعْضِلَاتِ إِلَى أَنْفُسِهِمْ، وَ تَعْوِیلُهُمْ فِی الْمُهِمَّاتِ [المبهمات] عَلَى آرَائِهِمْ، کَأَنَّ کُلَّ امْرِئٍ مِنْهُمْ إِمَامُ نَفْسِهِ، قَدْ أَخَذَ مِنْهَا فِیمَا یَرَى بِعُرًى ثِقَاتٍ [وثیقات ـ وموثقات]، وَ أَسْبَابٍ مُحْکَمَات‏.
ترجمه
راستى عجیب است! و چرا تعجّب نکنم از خطا و اشتباه این گروه ها (ى پراکنده) با دلایل مختلفى که براى مذهب خود دارند! نه گام در جاى گام پیامبرى مى نهند و نه از عمل وصىّ (پیامبر) پیروى مى کنند، نه به غیب ایمان مى آورند و نه خود را از عیب برکنار مى دارند. پیوسته در درون شبهات عمل مى کنند و در مسیر شهوات گام برمى دارند. کار نیک در نظرشان همان است که خود نیک مى پندارند و منکر و زشتى همان است که خود منکر و زشت بدانند؛ پناهگاه آن ها در حلّ مشکلات خودشان اند و در حوادث مهم (و مبهم) تنها به آراى (ناقص) خویش تکیه مى کنند. گویى هرکدام از آن ها، امام خویشتن اند و به پندار خود، به دستگیره هاى مطمئن و اسباب محکمى چنگ زده اند.