صفحه ٥٠٢

شرح و تفسیر
اى برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم!

امام (علیه السلام) در این فراز، براى تبیین هرچه بیشتر حقیقتى که در فراز قبل، درباره نارسایى عقل انسان ها براى درک کنه صفات خدا، آمده بود، تعبیرات عمیق تر و گویاترى دارد و ضمن یک قضیّه شرطیّه ـ که با چهار شرط معطوف به هم و دو جزاى شرط آمده است ـ این حقیقت را کاملا برملا ساخته که هر انسانى، هر قدر عمیق فکر کند و از طریق عقل و شهود براى رسیدن به کنه صفات خدا تلاش نماید، هرگز به جایى نمى رسد و نباید هم برسد؛ چرا که او ذاتى است فوق «ما لایتناهى بما لایتناهى؛ بى نهایت بالاتر از بى نهایت» و عقول انسانى از هر نظر متناهى و محدود است، مى فرماید:
«او خداوند توانایى است که اگر نیروى اوهام و اندیشه ها براى درک گستره قدرتش به کار افتد، و افکار بلندِ مبرّاى از وسوسه ها براى فهم عمیق غیب ملکوتش به جولان درآید، و قلب هاى مملوّ از عشقِ به او براى پى بردن به کیفیّات صفاتش به کوشش پردازد و عقل هاى پرتوان، با دقّت و باریک بینى هر چه بیشتر، براى درک ذات پاکش ـ در آن جایى که توصیفات بشرى به آن نمى رسد ـ گام بردارد، دست ردّ بر سینه همه آن ها مى زند، و همه را به عقب مى راند، در حالى که تاریکى هاى غیب را مى شکافند (و سرگردان اند) و براى خلاصى از این تاریکى ها به خداوند سبحان پناه مى برند؛ (و از گرفتار شدن در دام شرک و تشبیه بیمناک اند)»؛ (هُوَ الْقَادِرُ الَّذِی إِذَا ارْتَمَتِ(1) الْأَوْهَامُ لِتُدْرِکَ مُنْقَطَعَ(2) قُدْرَتِهِ، وَ حَاوَلَ الْفِکْرُ الْمُبَرَّأُ مِنْ خَطَرَاتِ الْوَساوِسِ أَنْ یَقَعَ عَلَیْهِ فِی