بسيار بيشتر از اهميت آن در تركيب رنگ تابلوى نقاشى است، زيرا اگر در عالم مادّه اختلافى نباشد، امكان زندگى هم براى موجودى نخواهد بود تابرسد به زيبايى و كمال!
به هر حال اگر تمامى عقلاى عالم با معيارهاى مذكور، بار ديگر مجموعه هستى را تجزيه و تحليل كنند، خواهند ديد كه ساخت نظام احسن هماهنگ با نظام ماده غير از اين شكل، ممكن نيست و در سرتاسر گيتى آنچه را كه بعضى به عنوان نقص در خلقت تلقى مىكنند، در واقع به دليل نقص ذاتى عالم ماده و روابط عِلّى و معلولى حاكم بر آن است و با اين معيار هيچ اختلاف، تبعيض بىجا و ظلمى از جانب خالق هستى نسبت به كسى اعمال نشده است: «إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ»(13)
پرسش و پاسخ
1. اگر عامل شر در انسان تحت شرايطى به صد درصد برسد، در آن صورت آيا انسان مجبور به پيمودن راه خطا نمىشود؟
پاسخ: تا زمانى كه بويى از اختيار و انتخاب در انسان مىآيد، تكليف متوجه اوست ولو اينكه قدرت انتخاب يك درصد باشد. اگر وضعيت انسان به گونهاى باشد كه اختيار بهطور كامل از او سلب شود، حتى يك درصد هم قدرت انتخاب نداشته باشد، در آن صورت تكليفى نخواهد داشت؛ مثلا كسى كه موقع نماز دست و پاى او را ببندند و اختيار را بهطور كامل از او سلب كنند، ديگر نمىتواند بهطور متعارف نماز بخواند و تكليف خود را انجام دهد، پس تكليف نماز خواندن به صورت عادى از او برداشته مىشود يا اگر ليوان مشروب را با اكراه در دهان كسى