صفحه ٢٥٩

جلسه سيزدهم

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدلله رب العالمين والصلوة والسلام على سيدنا و نبينا ابى القاسم المصطفى محمد(صلى الله عليه وآله وسلم) و على اهل بيته الطيبين الطاهرين
 
 برداشتهاى مختلف از «مديريت اسلامى»
از آنجا كه در مورد ارتباط «نظام ارزشى اسلام» و «مديريت» سؤالات زيادى شده و با همه توضيحات، احتمالاً ارتباط آنها به خوبى روشن نشده است، ناچار اين گفتار را به تبيين بيشترى از همين موضوع اختصاص مى‌دهيم.
   اصولاً از تركيب اضافى «مديريت اسلامى» برداشتهاى مختلفى مى‌شود:
   الف) تربيت‌يافتگان دانشگاه‌هاى غربى به دليل ديدگاه ويژه خود، اين تعبير را صحيح نمى‌دانند و معتقدند كه علومى از قبيل مديريت، روان شناسى، جامعه‌شناسى و حتى اقتصاد، اسلامى و غير اسلامى ندارد. آنها تصور مى‌كنند كه تعابيرى از اين قبيل، مصنوعى و ساخته عالمان متعصب مذهبى است كه در پى سوء استفاده از مذهب و اعتقاد مردمند. طبق اعتقاد آنها روحانيت در مسيحيت و اسلام براى تأمين منافع مادى و تعميق حاكميت ظاهراً معنوى خود و اغفال مردم به هر علمى، نابجا رنگ دينى مى‌زند تا سر رشته تمامى علوم از جمله علوم انسانى را نيز بدست گيرد. متوليان امور دينى ـ كه اصلاً نيازى به وجودشان نيست ـ از گرايش و علاقه مردم به دين و موقعيت اجتماعى و عواطف دينى مردم سوءاستفاده مى‌كنند و در علومى كه با آنها هيچ ارتباطى ندارد دخالت مى‌نمايند.