بنابر اين، اسلام براى ارزشها مراحلى را قائل است. دسترسى به بعضى از مراحل آن براى عموم ميسّر است، اما رسيدن به مراحل بالا و بالاتر براى همه انسانها ميسّر نيست و اين منحنى هر چه بيشتر به طرف بالا صعود كند، از بالا روندگان آن كاسته خواهد شد.
مراتب ارزش اخلاقى در مكتب اخلاقى اسلام، طيف وسيعى از ارزشها را شامل مىشود كه مىتوان براى آن مراحلى را تا بىنهايت قائل شد، در حالى كه ارزشها در ساير مكاتب، فقط در دو دسته ـ يا در حد بسيار عالى و محدود يا در حد گسترده و يكسان براى همه ـ مطرح مىشوند؛ به عنوان مثال، ترحم بر كودك يتيم، كمك به نابينا و لبخندى مهربانانه به روى انسانى نيازمند، مرحلهاى از ارزش را تشكيل مىدهند كه كسب آنها براى همه افراد ميسّر است و ضربت شمشير على(عليه السلام) در جنگ خندق بر فرق سردار كُفّار ـ عَمروبنِ عَبدِوَدّ ـ نيز مرحلهاى از ارزش است كه از جمع عبادات جن و انس برتر است.
شايد بتوان گفت كه اگر نماز و روزه و ساير عبادات افراد معمولى را در ترازويى بگذارند، به اندازه وزن يك بار (سبحان اللّه) گفتن علىبن ابيطالب(عليه السلام) ارزش ندارد، زيرا معرفت و اخلاص او نسبت به خدا در مرحلهاى است كه قابل مقايسه با اخلاص و معرفت انسانهاى معمولى نيست، پس تفاوت ره از صفر تا بىنهايت است و اين است همان معناى درجهبندى در ارزشها.
پرسش و پاسخ
1. آيا از نظر اسلام ارزشهاى اخلاقى نسبىاند يا مطلق؟
پاسخ: يكى از مباحث مهم در مكاتب متفاوت فلسفه اخلاق اين است كه آيا اخلاق نسبى است يا مطلق؛ به اين معنا كه آيا ارزشهاى اخلاقى به تناسب افراد، زمان و مكان و ساير شرايط تغيير مىكنند يا پيوسته ثابتند.