عاقبت ترك دعا دخول ذلت بار در جهنم پيشبينى شده است. « ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ»(45) «مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم كسانى كه با غرور و استكبار از عبادت من سر باز مىزنند، با ذلت داخل جهنم مىشوند» احساس بىنيازى؛ به معناى بىنيازى از خدا و استقلال خويش است و اين پندار براى انسانى كه سراپاى آن نياز و وابستگى است، نوعى شرك محسوب مىشود. در عين اينكه روايات بر دعاكردن تأكيد كردهاند، يادآورى نمودهاند كه: اگر شخصى براى غير خود دعا كند، هفتاد برابر يا بيشتر براى دعاكننده مستجاب خواهد شد، انسان موحد در امور مادى به طريق اولى ديگران را بر خود مقدم مىدارد « وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ »(46) متاعى كه از نظر مادى مورد نياز خود اوست به نيازمندان ديگر مىبخشد.
ديدگاه مديريت مادى در مورد انسانها
اين ارزشها چه در مديريت خرد يا كلان، تصميمات مديران را تحت تأثير قرار مىدهند. كسى كه تحت تأثير تفكر الهى است، نمىتواند ديدگاه مادّى را در مورد ساير انسانها بپذيرد. ساير انسانها از ديدگاه يك مدير مادى موجوداتى باربر، مزاحم و رقيب به حساب مىآيند كه از عمق جان نسبت به آنها احساس بىمهرى مىكند. لبخندها، ابراز صميميتها و دلسوزيها فقط ظاهرى و ابزار كار است، گرنه در اين نظام، عاطفه، وفا، صميميت و صداقت معناى عميقى ندارد و اين معنا را مىتوان از مقايسهاى كوتاه و سطحى بين ايثار و ترجيح ديگران در نظام اسلامى با اتلاف مال، اسراف و به دريا ريختن گندم براى ايجاد تعادل بين عرضه و تقاضا در بازار غير مسلمانها، در حالى كه ميليونها انسان در جهان از گرسنگى رنج مىبرند، استنباط كرد.