صفحه ١٠٠

است. گرايش انسان به كمال مطلق به جانب موجود خاصى نيست، چون اگر آدمى به نظر خود چيزى كامل‌تر از موجود ديگرى را پيدا كند، احتمالاً با موجود بى‌نهايت اشتباه مى‌گيرد و به دنبال آن مى‌رود، پس آنچه بالذات مطلوب است، كمال بى‌نهايت است. حضرت امام(قدس سره)بارها مى‌فرمودند: «انسان بالفطره طالب كمال بى‌نهايت است» انتخاب هدفهاى مجازى به اين دليل است كه آدمى هدف نهايى خود را اشتباهى مى‌گيرد يا اينكه هدف خودش را در رسيدن به موجودى كه مطلوب واقعى انسان نيست تصور مى‌كند و او را مطلوب واقعى مى‌پندارد، ولى وقتى كه به او مى‌رسد مى‌بيند كه ارضا نمى‌شود. يا ممكن است شخصى عاشق خصلت و صفتى باشد و از آنجا كه خود او فاقد آن است، لذا به كسى عشق مىورزد كه آن خصوصيت را دارا باشد؛ مثلا، اگر خواسته او جمال است گرايش فطرى او رسيدن به جمال بى‌نهايت است.
 
 سه اصطلاح در فطرت
شايد بتوان مجموعه اصطلاحات مربوط به گرايشهاى فطرى را در سه اصطلاح خلاصه كرد:
   1. هر نوع گرايشى كه در نهاد انسان باشد، با آن سه ويژگى كه قبلا ذكر شد، فطرى محسوب مى‌شود، حتى نياز آدمى به آب و غذا و ميل به ارضاى ساير غرايز، به اين معنا فطرى است.
   2. مفهوم فطرت اصطلاحاً فقط بر گرايشهاى مخصوص انسان اطلاق مى‌شود، تمايلاتى از قبيل: عشق به حقيقت و جمال و در رأس همه اينها، عشق به خدا را تمايلات فطرى مى‌گويند.
   3. فطرت در اصطلاح سوم بمعناى تمايلى است كه نهايت آن به خدا مى‌رسد و آن هم فقط در انسان يافت مى‌شود و در ساير حيوانات لااقل شناخته شده نيست،