كرديد و در آخرين لحظهاى كه دشمن به مرز هلاكت رسيده است، امانتى را بدست شما سپرد كه به كسى برسانيد و شما هم پذيرفتيد، به هيچ بهانهاى، حق خيانت كردن به آن را نداريد. تا جايى كه ما سراغ داريم جامعيت هيچ مكتبى به اين حد نيست.
انسجام درونى
همان گونه كه اشاره شد به مجموعهاى «نظام» گفته مىشود كه تمامى اجزاء و عناصر آن با يكديگر ارتباط و انسجام داشته و همه آنها هدف واحدى داشته باشند. در بسيارى از مكاتب اخلاقى، چنين انسجام و پيوند درونى مشهود نيست؛ مثلا، در نظامهاى متفاوت، متغيرهايى از قبيل پول داشتن، علم داشتن، قهرمان بودن و ... را به عنوان ارزش تلقى مىكنند، در حالى كه بين آنها ارتباط و انسجامى مشهود نيست و تنها يك مجموعه ساختگى است. اگر بتوان كتابهاى متفرقه داخل يك كتابخانه را نظام يا سيستم خواند، مىتوان اين مجموعه ناهمگون ارزشى را نيز نظام ارزشى دانست. از طرف ديگر طرح ارزشهاى جديد و طرد ساير ارزشها بهطور مداوم و تغيير و تحول پيوسته و هميشگى در اين مكاتب، از اين واقعيت پرده بر مىدارد كه مجموعه ارزشى آنها ـ علاوه بر برخوردار نبودن از انسجام ـ ملاك معقول و منطقى نيز ندارد، بلكه تابع ميل و هوس مردم است، اما بين ارزشهاى اسلامى آنچنان ارتباط معقول و منطقى وجود دارد كه مىتوان اين مجموعه را به صورت درختى ترسيم كرد كه داراى ريشهاى قوى و مستحكم و تنهاى قدرتمند است. اين درخت داراى شاخههاى اصلى و فرعى است و جهت حركت تمامى آنها نيز به سمت بالاست.
قابليت تبيين عقلانى
سومين ويژگى نظام ارزشى اسلام اين است كه قابل تبيين و استدلال است. نظريه