صفحه ١٨٣

تغيير مى‌كند بدى و گناه و جرم و خيانت در ظرف محدودى تحقق پيدا مى‌كند، اما بغض خدا نسبت به آن ازلى ابدى است. او هميشه گناهان را دشمن مى‌داشته، نه اين كه در ذات او تغييرى پيدا شود. به هر حال، آدمى با همه محدوديتى كه دارد، مى‌تواند مسائل معنوى را از مجال تغييرات مادى فراتر ببرد.
 
 هدف از كسب ارزشهاى اخلاقى در اسلام
يكى از شبهاتى كه در مورد هدف از كسب ارزشهاى اخلاقى ايجاد شده، اين است كه: هدف اسلام از تشويق انسان به كسب ارزشهاى اخلاقى، رساندن او به لذّات اخروى و بهشت جاودان است. گروهى با استناد به آياتى كه مردم را به كار خوب دعوت مى‌كنند و پاداش آنها را بهشت و رسيدن به حور و قصور، نسيم دلپذير، آب روان، همنشين زيبا، ميوه خوش‌مزه، گوشت مرغ بريان و ... مى‌داند، چنين گفته‌اند كه: مقصود از كسب ارزشهاى اخلاقى، رسيدن به «لذّت» است و برعكس، ارتكاب جرم و گناه، جهنم، آب داغ، غذاى متعفن، همنشينى بد و ... را در پى دارد، پس مقصود از ترك گناه هم، دورى از آتش جهنم است.
   نتيجه چنين استنباطى اين است كه: انجام عبادت، خود ارزش استقلالى ندارد، بلكه ارزش ذاتى متعلق به بهشت و لذت است؛ يعنى انسان بايد كار خوب انجام دهد تا بتواند به گوشت مرغ بِريان بهشتى، ميوه‌هاى رنگارنگ و جوى‌هاى مطبوع شير و عسل برسد، اينهاست كه ارزش ذاتى و استقلالى دارد، اصالت با لذّات يا پرهيز از عذاب و شكنجه است. بدى گناه از جهت بدى نتيجه آن است و اصالتاً بدى ندارد.
   چنين بيانى اين توهم را ايجاد مى‌كند كه پس «ملاك ارزش» در اسلام، لذت است هر امرى كه براى انسان لذت‌آور باشد ارزشمند است و هر چيز كه موجب عذاب و ناراحتى و رنج او شود بى‌ارزش است. با اين حساب، اسلام جزو مكاتبى به شمار مى‌آيد كه اصالت را به لذت مى‌دهند.