موجب اضرار اجتماعى شود، هرگز به كسب آن اقدام نمىكند. بنابراين، ارزشها در انتخاب هدف، نوع كار و تصميمگيرى اوليه براى شروع آن دخالت دارند.
ج) جلوگيرى از وابستگى اجتماعى در درازمدت. ممكن است انتخاب كارى در زمان حاضر به نفع جامعه باشد، اما در درازمدت موجب وابستگى اجتماعى و سيطره و تفوق اقتصادى دشمنان شود؛ درست است كه هماكنون سود شخصى و اجتماعى را تأمين مىكند، اما موقتى و گذراست، زيرا نسل آينده را وابسته به بيگانه مىكند؛ ورود صنعت مونتاژ ممكن است چند سالى نيازهاى جامعه را تأمين كند و گروهى را صاحب شغل كند، اما جامعه را به صاحبان آن صنايع وابسته مىكند، به گونهاى كه اگر زمانى از كمك صنعتى، فروش قطعات يدكى و صدور تكنولوژى لازم امتناع كنند، جامعه از آنچه كه بوده بدتر نيز خواهد شد، پس در نظر داشتن عامل زمان، دورانديشى و در نظر گرفتن منافع نسل آينده، بخشى از كار مديريت است كه نظام ارزشى الهى، نقش مهمى را در آن ايفا مىكند.
به هر حال، يكى از مظاهر دورانديشى رعايت منافع مردم است. حتى در نظامهاى غير الهى نيز عامل دورانديشى اقتضا مىكند كه منافع ديگران مد نظر باشد. اگر فاصله طبقاتى چندان زياد شود كه طبقه مستضعف قدرت خريد را از دست بدهند، مؤسسات توليدى هم به هدف خود نخواهند رسيد. پس تفكر عاقلانه اقتضا مىكند كه به جاى سركوب ديگران، با مهربانى و صميميت و با طرحى معقول و قابل ادامه با مردم زندگى كنند.
حاكميت ارزشها بر كمّيت و كيفيت توليد
حاكميت ارزشها علاوه بر مرحله تعيين هدف، ساير عناصر دخيل در توليد از قبيل سازماندهى، پيشبينى آينده، انتخاب همكار و مرحله توليد كالا، كيفيت و كميت آن را نيز شامل مىشود. ديدگاه مادى كه در صدد ايجاد منافع شخصى، عاجل و