صفحه ١٢٧

معقول است كه در روح انسان عواملى وجود دارد كه او را به گناه يا ثواب، متمايل مى‌كند و افراد انسان در اين جهت كه عامل خير يا شر در آنها غالب باشد تفاوت دارند، اما اين تفاوتها در حدى نيست كه آنها را مجبور كند. لذا قدرت انتخاب، پيوسته براى انسان باقى است و اختلافات در انسانها با عدل الهى هيچ منافاتى ندارد، همان‌گونه كه ساير تفاوتها نيز با عدل الهى سازگار است.
 
 اختصاص مقام عصمت، چرا؟
سؤال ديگرى كه در همين راستا مطرح مى‌شود اين است: پذيرفتيم كه وجود تفاوتها در افراد و طينت آنها، با عدل الهى منافاتى ندارد اما چرا خداى متعال تمامى انسانها را به صورت يكسان با مايه‌هاى «خير» نيافريده است؟ چرا آنچه را كه به پيغمبر داده است به ساير مردم نداده و خلاصه چرا مقام عصمت را به همه مردم عنايت نكرده است؟
   اين سؤال به شكل وسيع‌ترى درباره ساير نعمتهاى الهى نيز مطرح مى‌شود كه چرا خداوند همه انسانها را به زيبايى حضرت يوسف(عليه السلام) خلق نكرده است؟ چرا همه مردم به اندازه حضرت على(عليه السلام) قدرت جسمى ندارند و چرا ثروت و ملك و قدرتى را كه خداوند به سليمان(عليه السلام) داده به ساير مردم نداده است و چرا بين مردم اين همه اختلاف و تفاوت وجود دارد؟ آيا اين تفاوت و تبعيضها با عدالت الهى سازگار است؟
   همان‌گونه كه مى‌دانيد اين سؤال تازگى ندارد، هميشه مطرح بوده و بحثهاى زيادى نيز در اطراف آن صورت گرفته و كتابهاى مستقلى نيز در همين زمينه نوشته شده است. استاد شهيد مرتضى مطهرى(رضي الله عنه) موضوع دو كتاب خود را به همين بحث اختصاص داده است. ايشان در كتاب «انسان و سرنوشت» به صورت مختصر