صفحه ٧٨

بنابراین، تمام این تفاوت هایى که در اسلام وارد شده حساب شده مى باشد؛ امّا یک نکته را نمى توان انکار کرد که به هر حال زن و مرد از تمام جهات یکسان نیستند و آن هایى که شعار مساوات یا احیانآ شعار برترى زن را بر مرد سرمى دهند، خودشان در عمل طور دیگرى رفتار مى کنند. هیچ رئیس جمهورى را ـ که شعار مساوات مى دهد ـ پیدا نمى کنیم که وزیران خود را به طور مساوى از میان زنان و مردان انتخاب کند و همچنین مدیران کلّ در تقسیم پست هاى معاونت، معمولاً چنین برنامه اى را ندارند؛ حتّى در کشورهاى غربى و کشورهاى لائیک و غیر مذهبى!
آنچه به حق و صداقت و واقع بینى نزدیک تر است و از ریاکارى و تظاهر دور مى باشد، این است که ما این دو جنس را با تمام شایستگى هاى خدادادى شان، به خوبى بشناسیم و عدالت را در میان آن ها برقرار سازیم تا هر یک از آن دو، بتوانند استعداد خدادادشان را شکوفا کنند و از نیروهاى خلّاقى که بالقوّه در وجود آن هاست هم خودشان و هم جامعه بهره بگیرند. این بهترین تعبیرى است که مى توان در این زمینه داشت و در بحث نکات به خواست خدا شرح بیشترى خواهیم داد.
در پایان این خطبه، امام (علیه السلام) در یک نتیجه گیرى کوتاه مى فرماید: «حال که چنین است از زنان بد بپرهیزید، و مراقب نیکان آن ها باشید!»؛ (فَاتَّقُوا شِرَارَ النِّسَاءِ، وَ کُونُوا مِنْ خِیَارِهِنَّ عَلَى حَذَرٍ).
سپس مى افزاید: «در اعمال نیک (به صورت اطاعت و تسلیم بودن بى قید و شرط) از آنان اطاعت نکنید تا در اعمال بد، از شما انتظار پیروى نداشته باشند!»؛ (وَ لاَ تُطِیعُوهُنَّ فِی آلْمَعْرُوفِ حَتَّى لاَ یَطْمَعْنَ فِی آلْمُنْکَرِ).
بدیهى است که عدم اطاعت از آن ها در معروف (کار نیک) به این معنا نیست که اگر آن ها دعوت به امور معروفى، همچون نماز و روزه و عدالت و احسان