صفحه ٥٤٢

مى گیرند؛ ولى هیچ مانعى ندارد که شهاب ها مأموریت پاسدارى از فضاى آسمان را در برابر شیاطین داشته باشند؛ هر چند نه شیطان براى ما قابل مشاهده است و نه حرکات شُهُب براى ما دقیقآ معلوم مى باشد.(1)
در چهارمین و پنجمین جمله، به مطلب مهمّ دیگرى درباره با نظام کواکب آسمان اشاره کرده، مى فرماید: «آن ها را با دست قدرتش بى آن که گرفتار حرکات ناموزون گردند (در فضا) نگاهداشت، و به آن ها فرمان داد که تسلیم امر او باشند (و از قوانین آفرینش پیروى کنند)»؛ (وَ أَمْسَکَهَا مِنْ أَنْ تَمُورَ(2)، فِی خَرْقِ الْهَوَاءِ بِأَیْدِهِ(3)، وَأَمَرَهَا أَنْ تَقِفَ مُسْتَسْلِمَةً لِأَمْرِهِ).
این تعبیر هماهنگى روشنى با علم روز دارد که مى گوید: ستارگانِ آسمان و منظومه ها و مجموعه هاى آن، تحت تأثیر نیروى جاذبه، که متناسب با جرم آن هاست، و نیروى دافعه، که بر اثر حرکت و نیروى گریز از مرکز در آن ها پیدا مى شود، در مدارهاى خود در حرکت اند؛ بى آن که تکیه بر جایى داشته باشند و کمترین انحرافى از مدار خود پیدا کنند.
به تعبیر دیگر: تعادل دقیق نیروى جاذبه و دافعه، نه به آن ها اجازه مى دهد که از هم دور شوند و در فضاى بیکران سرگردان بمانند و نه به هم نزدیک شوند و به صورت توده واحدى درآیند. تعبیر به «تَمُور» (حرکت ناموزون پیدا کند) و «خَرْقِ الْهَوَاءِ» (فضاى گسترده) به روشنى حکایت از این مطلب مى کند. ولى بعضى از مفسّران پیشین نهج البلاغه که در حال و هواى «هیئت بطلمیوسى»