صفحه ٤٩٥

است. یا به تعبیر دقیق تر، عقل بى کمک وحى و بدون هدایت هاى آن، در شرح صفات خدا ناتوان است و این وادى را بى خضر طى نتوان کرد که ظلمات است وباید از خطر گمراهى ترسید:

طىّ این مرحله بى همرهى خضر مکن *** ظلمات است بترس از خطر گمراهى!

قابل توجّه این که، امام(علیه السلام) در مورد آنچه در قرآن آمده تعبیر به «فرض» کرده و در مورد سنّت معصومین(علیهم السلام) تعبیر به «اثر» فرموده است. این تفاوت در تعبیر، شاید اشاره به این حقیقت باشد که در باب صفات خدا، شناخت آنچه در قرآن آمده لازم و واجب است و آنچه از معصومین (علیهم السلام) رسیده، شرح و تفسیر و بیانى است بر آنچه در قرآن آمده است.
سپس امام(علیه السلام) در ادامه این سخن، به نکته بسیار مهمى اشاره کرده، مى فرماید: «و بدان که راسخان و استواران در علم، کسانى هستند که خداوند آنان را به دلیل اقرار اجمالى به تمام آنچه از آن ها پوشیده است و تفسیر آن را نمى دانند، از فرو رفتن در عمق اسرار نهانى بى نیاز ساخته؛ و به این علت که به عجز خویش در برابر آنچه از تفسیرش ناتوان اند اعتراف دارند، خداوند آن ها را ستوده، و ترک بحث و تعمّق را در آنچه پروردگار بر عهده آنان نگذاشته، رسوخ در علم نامیده است (و آنان را راسخان و ثابت قدمان در دانش خوانده است)»؛ (وَ اعْلَمْ أَنَّ الرَّاسِخِینَ فِی الْعِلْمِ هُمُ الَّذِینَ أَغْنَاهُمْ عَنِ اقْتِحَامِ السُّدَدِ الْمَضْرُوبَةِ دُونَ الْغُیُوبِ، الْإِقْرَارُ بِجُمْلَةِ مَا جَهِلُوا تَفْسِیرَهُ مِنَ الْغَیْبِ الْمَحْجُوبِ، فَمَدَحَ اللهُ ـ تَعَالَى ـ اعْتِرافَهُمْ بِالْعَجْزِ عَنْ تَنَاوُلِ مَالَمْ یُحِیطوُا بِهِ عِلْمآ، وَ سَمَّى تَرْکَهُمُ التَّعَمُّقَ فِیما لَمْ یُکَلِّفْهُمُ الْبَحْثَ عَنْ کُنْهِهِ رُسُوخآ).
سپس مى افزاید: «به همین مقدار قناعت کن و عظمت خداوند سبحان را با مقیاس عقلِ خود اندازه مگیر که از هلاک شدگان خواهى بود»؛ (فَاقْتَصِرْ عَلَى ذَلِکَ، وَ لا تُقَدِّرْ عَظَمَةَ اللهِ سُبْحانَهُ عَلَى قَدْرِ عَقْلِکَ فَتَکُونَ مِنَ الْهَالِکِینَ).