صفحه ١٦٥

به هر حال، ما چه بخواهیم و چه نخواهیم این مسیر زندگى و مرگ را باید طبق اراده پروردگار و قوانین تعیین شده الهى بپیماییم؛ این واقعیتى است که غفلت از آن انسان را از خدا و خویشتن بیگانه مى سازد و توجّه به آن، بیدارى وآگاهى و آمادگى مى بخشد.
در سه جمله بعد، به سراغ رستاخیز انسان ها مى رود که آن نیز از اختیار آدمى بیرون است، مى فرماید: «و (سپس) تک وتنها برانگیخته مى شوند، و (در برابر اعمالشان) جزا داده خواهند شد، و حساب هر یک، از دیگرى جداست!»؛ (وَ مَبْعُوثُونَ أَفْرَادآ، وَ مَدِینُونَ جَزَاءً، وَ مُمَیَّزُونَ حِسَابآ).
بى شک، هر کسى به تنهایى سر از لحد بیرون مى آورد و این منافات با آن ندارد که بعدآ به تناسب اعتقادها و اعمالشان به گروه هایى تقسیم شوند، همان گونه که در بحث گذشته از آن ها تعبیر به «رعیل» به معناى «گروه» شده بود و قرآن از آن تعبیر به «افواج»(1) مى کند.
تعبیر به «مُمَیَّزُونَ حِسَابآ» ممکن است اشاره به همان چیزى باشد که در آیه (وَ لا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى)؛ «هیچ گناهکارى بار گناه دیگرى را بر دوش نمى کشد»(2)، آمده است. آرى،هیچ کس به گناه دیگرى کیفر داده نمى شود و حساب هیچ کس را به نام دیگرى نمى نویسند، هر چند ممکن است رضایت به اعمال دیگران، یا کوتاهى در امربه معروف و نهى ازمنکر، سبب اشتراک حساب ها شود.
در پنج جمله اخیر این فراز، همان گونه که ذکر شد، به فرصت هاى الهى و اتمام حجّت ها که داراى ابعاد مختلفى است، اشاره کرده، مى فرماید: «(ولى به لطف الهى در این دنیا) به آن ها مهلت کافى براى جست وجوى راه هاى خروج از مشکلات و مسئولیّت ها داده شده است»؛ (قَدْ أُمْهِلُوا فِی طَلَبِ آلْمَـخْرَجِ).