صفحه ٦٨

چنان كه همه موجودات امكانى به صورت تعلقات و ارتباطاتى با قيوم متعال مشاهده شوند، در حقيقت همه معلومات عينى برمى گردد به علم به يك حقيقت مستقل و اصيل و پرتوها و اظلال، يا مظاهر و جلوه گاه هاى او.

2ـ قدرت و مظاهر آن
از جمله اميال فطرى انسان، ميل به قدرت و توانايى بر انجام كار و تصرّف در موجودات ديگر و تسخير آن‌هاست؛ تا آنجا كه انسان در پرتو اين ميل به تسخير كهكشان ها نيز مى‌انديشد. اين ميل فطرى از اوان طفوليت بروز مى‌كند و نشانه آن، جنب و جوش و حركت دادن مداوم دست و پا در نوزادان سالم و جست و خيزهاى خستگى ناپذير كودكان است و همچنان دايره قدرت طلبى انسان تا پايان زندگى ادامه مى‌يابد و البته شعاع آن به سوى بى نهايت امتداد خواهد يافت.
انجام كار و اِعمال نيرو و بسط قدرت، در ابتدا، به وسيله اعصاب و عضلات بدن و تنها به اتكاى نيروهاى طبيعى صورت مى‌گيرد و همين حركات پى درپى كه طفل به حكم غريزه انجام مى‌دهد به افزايش نيروى بدنى‌اش كمك مى‌كند. رفته رفته، عضلات او قوى‌تر و براى انجام كارهاى بزرگ‌تر و سنگين‌تر آماده‌تر مى‌شود؛ تا هنگامى كه به سرحد جوانى و اوج قدرت بدنى برسد، و از آن پس دوران ركود و توقف و سپس دوران ضعف و پيرى فرا مى‌رسد و تدريجاً نيروهاى بدنى تحليل مى‌رود. ولى عطش قدرت طلبى هيچ‌گاه در درون آدمى فرو نمى‌نشيند.
انسان براى توسعه قدرت خود به نيروهاى طبيعى اكتفا نمى‌كند و مى‌كوشد به كمك علوم و صنايع، تغييراتى در جهان پيرامون خود ايجاد كند و ابزارهاى بهترى براى تصرف در جهان و تسخير كاينات بيابد. اكتشافات و اختراعات علمى، بخصوص در اعصار اخير، در پرتو اين خواست فطرى انجام پذيرفتند. چه بسا وقتى كه ايده و طرح پاره‌اى از آن اختراعات در ذهن انسان جستجوگرى ايجاد مى‌شد، ابتدائاً غير ممكن و غير قابل تحقق مى‌نمود و از اين رو