مشاهده انوار الهى يا معرفت شهودى پروردگار
سالك نبايد در مرحله آغازين توقف كند و براى رسيدن به فناى كامل، بايد مراحل بعدى را نيز طى كند و پس از آنكه در مرحله اول از ديگران منقطع گرديد و با خداوند پيوند كامل يافت، از خداوند بخواهد كه توجهاش را به انوار وجودش جلب كند، به گونهاى كه سالك فقط به خداوند بنگرد و چشم دلش با مشاهده صفات جلال و جمال الهى روشن و منور گردد. از آنجا كه رسيدن به اين مرحله، در گرو ايجاد زمينه و قابليتى است كه انسان با تلاش خود كسب مىكند و نيز در گرو عنايت و توجه خاص خداوند به انسان و افاضه علم و نورانيت به قلب اوست كه در نتيجه آن چشم دل او روشن مىگردد و از راه دل حقايقى را مىبييند و درك مىكند كه دست يابى به آنها از طريق عقل عادى ممكن نيست و تفاوت اساسى با مفاهيم درك شده توسط عقل دارند؛ حضرت در بيان نورانى خويش مىفرمايند: «خدايا، چشم دل ما را به نور نظر كردن به خودت و انوار جمال خود منور و بينا گردان».
آرى، چشم دل انسان از خود نورى و روشنى ندارد و در سايه عنايت و تفضّل خداوند و با نظاره جمال ربوبى منور و روشن مىگردد. حال اين دل هاى آلوده و پريشان و گرفتار منجلاب خودخواهى و ماديات چگونه لياقت نظركردن به جمال بى مثال خداوند را دارد؟ بايد از ساحت ربوبى عاجزانه درخواست كنيم كه چشم دل ما(1) را روشن كند و زمينه رؤيت جمال خويش و دريافت تجليات خويش را در ما پديد آورد و معرفت شهودى خويش را به ما عنايت كند.
توضيح اجمالى سخن حضرت اين است كه در انسان حقيقتى وجود دارد كه در قرآن و