صفحه ٢٤٠

البته قرآن به اين حقيقت اشاره مى‌كند كه اگر آن‌ها اجازه بازگشت به دنيارا نيز بيابند، هدايت نمى‌شوند و به انجام كردار زشت روى مى‌آورند و با معطوف شدن توجه آنان به امور مادى، ديگر توجهى به آخرت و خداوند نخواهند داشت؛ چون آن معرفتى كه پس از مرگ حاصل مى‌گردد، متناسب با آن عالم است و خاصيتِ دنيا فراموشى و غفلت است؛ مگر كسانى كه با اختيار خويش طريق معرفت و كمال را بپويند و فريفته جاذبه هاى غفلت زاى دنيا نشود.
با توجه به آنچه ذكر شد، مشاهده خداوند در قيامت براى كسانى ميسور است كه در دنيا حجاب هاى تيرگى و تاريكى را از چهره دل كنار زنندو دل را جلا داده و آن را جايگاه نور خداوند و حق سازند كه در اين صورت، چشمشان در قيامت به جمال يار روشن خواهد گشت: وُجُوهٌ يَوْمَئذ نَاضِرَةٌ إِلى رَبِّهَآ نَاظِرَةٌ(1)؛ در آن روز چهره هايى مسرور و شاداب است و به پروردگارش مى‌نگرد.
البته همه آنان كه چشمشان به جمال ربوبى روشن گشته، يكسان نيستند و درجاتشان متفاوت است و هر كسى در حدّ كمال و گستره معرفتش از تجليات الهى بهره‌مند مى‌گردد.

وجود مراتب گوناگون براى رؤيت الهى
با توجه به آن‌كه در كلمات معصومان(عليهم السلام) نظر كردن به خداوند و رؤيت او مسلّم انگاشته شده تا آنجا كه على(عليه السلام)مى‌فرمايد: لَمْ أَكُنْ بالَّذِى أَعْبُدُ رَبّاً لَمْ اَرَهُ(2)، اين سؤال مطرح مى‌گردد كه چرا حضرت سجاد(عليه السلام) از خداوند درخواست مى‌كنند كه روز ملاقات خود، ايشان را به ديدار خود مفتخر سازد؟ معلوم مى‌شود كه رؤيت خداوند، در قيامت، فراتر و والاتر از رؤيت او در دنياست و به واقع، رؤيت خداوند مراتبى دارد و كسانى كه در دنيا متنعم به اُنس با خدا گشته‌اند تنها به مرتبه نازلى از رؤيت الهى رسيده‌اند كه شعاع و پرتو ضعيفى است از مشاهده جمال ربوبى در عالم باقى و هنگامه جزا و عالمى كه نتيجه اعمال دنيوى ظاهر مى‌گردد و انسان