صفحه ٢٦٧

بندگى كردن و الغاى استقلال پندارى و اعتراف به نياز نامحدود و همه جانبه خويش است: وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاِْنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونَ(1)؛ من جن و انس را نيافريدم جز براى اين‌كه عبادتم كنند.
وَ أَنِ اعْبُدُونى هذَا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ(2)؛ و اين‌كه مرا بپرستيد كه راه مستقيم اين است.
تلاش و كوششى را مى‌توان در راه قرب به خدا و در مسير تكامل حقيقى دانست و به عبارت ديگر، تلاش و كوششى انسانى به شمار مى‌آيد كه داراى رنگ بندگى و پرستش حقّ معبود باشد و هيچ كار و فعاليتى را جز عبادت خدا نمى‌توان موجب كمال حقيقى دانست.

عبادت، راه رسيدن به قرب الهى
از مباحث قبل نتيجه گرفتيم كه كمال نهايى انسان و هدف از آفرينش او، تقرّب به خداست. هم چنين نتيجه گرفتيم كه راه اساسى رسيدن به آن هدف، عبادت وبندگى خداست. اين نتيجه گيرى مبتنى بر مبانى اسلام و مضامين كتاب و سنّت است. در اين ارتباط خداوند مى‌فرمايد: أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنىِ ءَادَمَ أَنْ لاَ تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوُّ مُبينٌ. وَ أَنِ اعْبُدُونىِ هذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ(3)؛‌اى فرزندان آدم، آيا از شما پيمان نگرفتيم كه شيطان را نپرستيد كه او براى شما دشمن آشكارى است و اين‌كه مرا بپرستيد كه راه مستقيم اين است.
در جاى ديگر خداوند مى‌فرمايد:
وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاِْنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ4؛ و ما جن و انس را نيافريديم مگر براى اين‌كه مرا پرستش كنند.
در آيه فوق، عبادت به عنوان راه رسيدن به هدف نهايى معرفى شده است. البته ظاهر آيه بر هدف بودن عبادت دلالت دارد، اما با دقّت در آيات قرآن توهّم هدف نهايى بودن عبادت رفع مى‌گردد؛ چرا كه گاهى در چند آيه قرآن براى موضوعى چند هدف متفاوت ذكر مى‌شود