استغفار مىكردند. از زاويه ديد آنها، محب تنها بايد در انديشه محبوب و لذّت جويى از اُنس با او باشد و هر چيزى جز اين، بيگانه با دل و قلب محب است و بايد از حريم دل او زدوده شود.
يا حضرت در مناجات زاهدين مىفرمايند: وَ أَغْرِسْ فى أَفْئِدَتِنا أَشجارَ مَحَبَّتِكَ وَ أَتْمِمْ لَنا أَنْوارَ مَعْرِفَتِكَ وَ أَذِقْنا حَلاوَةَ عَفْوِكَ وَ لَذَّةَ مَغْفِرَتِكَ وَ أَقْرِرْ أَعْيُنَنا يَوْمَ لِقائِكَ بِرؤْيَتِكَ؛ در جاى جاى دل هايمان درخت محبت و عشق خويش را نشان و نور و فروغ معرفتت را به طور تام و كامل برما بتابان و حلاوت و شيرينى عفو و بخشش و لذّت آمرزش را به ما بچشان و در روز حشر و هنگام ديدار با خود، چشمانمان به فروغ جمالت روشن ساز.
بررسى تفاوت لقا با رؤيت خداوند
در ارتباط با سخن حضرت، جا دارد به دو نكته بپردازيم: نكته اول اينكه «يوم اللقاء» چه روزى است؟ نكته دوم اينكه آيا بجز روز حشر روز ديگرى نيز براى ملاقات باخداوند هست يا نه؟ «يوم اللقاء» اصطلاحى است برگرفته از قرآن شريف كه اختصاص به عالم آخرت دارد. در موارد زيادى از قرآن شريف، از ملاقات در عالم آخرت سخن به ميان آمده؛ به علاوه بر حسب آنچه از قرآن استفاده مىشود، عالم آخرت نيز «يوم اللقاء» ناميده مىشود. از طرف ديگر، از آيات قرآن استفاده مىگردد كه اين لقاء به مؤمنان و بندگان شايسته و كامل اختصاص ندارد و عموميّت دارد، اما لازمه لقاء، رؤيت و مشاهده نيست. ملاقات به معناى رودررو شدن و برخورد داشتن است و همه در آخرت با خداوند روياروى مىشوند و متوجه مىشوند كه با خداوند سروكار دارند. البته حالات افراد در هنگام ملاقات متفاوت است: گاهى ملاقات به گونهاى است كه انسان ملاقات شونده را مىبيند، و گاهى ملاقات چون ملاقات نابينايى است كه گرچه احساس مواجهه با ديگرى را دارد، اما از ديدن او محروم است. با اينكه فطرتش خواهان رؤيت جمان الهى و شيفته ديدار خداوند است، اما از ديدن