صفحه ٤٣

جذب شده با فعل و انفعالات خاصى به صورت دانه هاى مشابهى در مى‌آيد، «عوامل تكامل»، و آب و هوا و نور و ديگر لوازم بيرونى «شرايط تكامل» نام‌گذارى مى‌گردد. پس تكامل عبارت است از فرايند برخوردارى موجودى از نيروهايى كه تغييرات تدريجى را باعث مى‌گردند و نيز وجود شرايط بيرونى براى به فعليّت رساندن استعدادها در جهت رسيدن به كمال.
بديهى است كه شناخت نحوه تكامل و به عبارت ديگر، وسعت دايره وجود و حوزه كمالات يك موجود و هم چنين عوامل و شرايط تكامل معمولاً با تجربه امكان پذير است. مثلاً ما به تجربه در مى‌يابيم كه حرارت، نور و اكسيژن از عوامل رشد و تكامل موجودات زنده هستند، چون وقتى گياهى را در محيط تاريك و فاقد اكسيژن و حرارت قرار مى‌دهيم، رشد نمى‌كند و فاسد مى‌گردد. البته امكان شناخت از راه ديگر را نيز نمى‌توان نفى كرد.
در اينجا سؤال هايى پيش مى‌آيد: آيا همه موجودات تغيير و تحوّل مى‌پذيرند؟، يا در ميان موجوداتى كه مى‌شناسيم و يا موجوداتى كه احتمالا وجود دارند و ما از آن‌ها اطلاعى نداريم، ممكن است چيزهايى يافت شوند كه به طور كلّى تغييرناپذير باشند و ابداً تغيير و تحولى در آن‌ها روى ندهد؟ و آيا هر گونه تغييرى چه در ذات و چه در عوارض و صفات و چه در نسبت ها و اضافات، تغيير حقيقى و واقعى است و يا اين‌كه تغيير در نسبت ها ـ مثل تغيير در وضع و نسبت كتابى با محيط اطراف ـ را نمى‌توان در عداد تغييرات حقيقى به شمار آورد، بلكه آن‌ها را بايد در عداد تغييرات اعتبارى شمرد؟ و آيا هرگونه تغيير حقيقى موجب رسيدن به يك صفت كمالى مى‌شود، يا ممكن است نتيجه يك حركت، از دست دادن پاره‌اى از صفات وجودى باشد؟ اين‌ها همه پرسش هايى بجاست، اما چون بحث ما اكنون در شناخت حركت تكاملى انسان و تحوّلات و تغييراتى است كه در نتيجه آن انسان به كمال نهايى مى‌رسد و اين بحث متوقف بر پاسخ آن پرسش ها نيست، از پاسخ آن‌ها خوددارى مى‌كنيم.

حركت علمى و غير علمى
همه پديده ها از يك نوع حركت استكمالى برخوردار نيستند، بلكه حركات استكمالى