صفحه ٩٧

فصل پنجم: نقطه اوج و غايت اميال

جهت گيرى اميال و خواسته هاى نامحدود انسانى
در بحث هاى پيشين اشاره داشتيم كه انسان با انتخاب و تلاش آگاهانه خويش مى‌تواند به كمال واقعى و نهايى خويش دست يابد و از اين جهت، در درجه اول شناخت كمال نهايى و در درجه دوم شناخت راه هاى وصول به آن ضرورت مى‌يابد. گفتيم در بين راه هاى گوناگونى كه براى رسيدن به اين مقصود متعالى وجود دارد، ساده ترين و كوتاه ترين و در عين حال استوارترين راه مطالعه و بررسى اميال، گرايش ها و كشش هاى فطرى است كه خداوند در وجود ما به وديعت نهاده است تا مسير تكامل ما هموار گردد. چون خداوند متعال با آفرينش هر موجودى، عوامل تكامل آن موجود را در ذات آن موجود تعبيه كرده است و با توجه به ويژگى هاى وجودى انسان و كمال نهايى و برترى كه انسان در پى رسيدن به آن است، بخشى از اميال، گرايش ها و كشش هاى او جهت رسيدن به كمال در نظر گرفته شده‌اند.
در روان شناسى، اميال و سايقه هاى انسان به دو دسته تقسيم گشته‌اند: 1ـ اميالى كه براى تأمين نيازمندى هاى مادى انسان و در جهت حفظ زندگى مادى او در نظر گرفته شده‌اند. مثل غريزه تغذيه و ميل به غذا كه غريزه و ميلى است طبيعى و غايت آن تداوم حيات مادى است و يا غريزه جنسى كه غايت آن بقاى نسل انسان مى‌باشد و هيچ يك از اين اميال هدف زندگى را به انسان نمى‌نمايانند. 2ـ در مقابل دسته اول، يك سرى اميال اصيل در درون انسان وجود دارند كه شعاع آن‌ها فراتر از زندگى مادى است. گرچه اين اميال در زندگى مادى انسان نيز