صفحه ١٦٧

راه يابى محبوب خدا به خلوت انس با حق
فاناجيه فى ظلم الليل و...
از جمله الطاف و عنايات خاصّ خداوند در حق محبوب خويش اين است كه او را به خلوت انس خويش راه مى‌دهد و به دور از حضور ديگران با او به نجوا مى‌پردازد. برخى در همين حد توفيق دارند كه سحرگاهان مدتى را به راز و نياز و مناجات با خداوند بپردازند و در طول روز به خود مشغولند و بيشتر به مسائل دنيوى توجه دارند و حتّى به درك جامعى از مناجات با خداوند نرسيده‌اند و مناجات با خداوند چندان در كام آن‌ها لذت بخش نيامده است. مسلماً اين دسته كه هنوز شيرينى و حلاوت مناجات با خداوند را درنيافته‌اند، نمى‌توانند مناجات خداوند با بنده خالص خويش را درك كنند و تصوير درستى از آن ندارند. پس با توجه به اين نكته كه درك لذّت هاى معنوى و اخروى براى افراد عادى ميسور نيست، براى تبيين و توضيح آن‌هابناچار بايد با بيان لذت هاى مادى و دنيوى راه را براى درك محدود لذت هاى اخروى و معنوى هموار سازيم؛ بر اين اساس مثالى را ذكر مى‌كنيم:
كسى كه انس و محبت شديدى به دوستش دارد و براى ديدار و گفتگوى با او لحظه شمارى مى‌كند، اما همواره به او دسترسى ندارد، اگر موفق شود تلفنى به او بزند و مدتى را با او به گفتگو بپردازد، از اين‌كه دوستش به او عنايت دارد و اجازه داده مدتى را با او گفتگو كند احساس سرور و لذت مى‌كند. ولى اگر دوستش به او تلفن بزند، براى او لذّت بخش‌تر خواهد بود؛ چون در مى‌يابد كه آن قدر به او علاقه ومحبت دارد كه حاضر شده با او تماس بگيرد. بخصوص وقتى از انس و مجالست با محبوب خويش كمال لذت را خواهد برد كه در جمع، تنها به او توجه كند و او را محرم خود قرار دهد و رازها و اسرارش را تنها با او در ميان نهد. او از اين‌كه يار تنها او را برگزيده است و به رازگويى و نجواى با او پرداخته، لذّت سرشارى مى‌برد.
اكنون تصور كنيد كه براى بندگان شايسته خداوند كه تنها خداوند را به عنوان محبوب و مونس خود برگزيده‌اند و در پرتو محبت و عشق به مبدأ هستى، به عالى ترين معرفت حضورى