صفحه ٢٦

در شگفتم از كسى كه گمشده‌اى را مى‌جويد، در حالى كه خود را گم كرده است و نمى‌جويدش.
3ـ عَجِبْتُ لِمَنْ يَجْهَلُ نَفْسَهُ كَيْفَ يَعْرِفُ رَبَّهُ؛
در شگفتم از كسى كه خود را نمى‌شناسد، چگونه پروردگارش را بشناسد.
4ـ غايَةُ الْمَعْرِفَةِ أَنْ يَعْرِفَ الْمَرْءُ نَفْسَهُ؛
نهايت معرفت اين است كه انسان خودش را بشناسد.
5ـ أَلْفَوْزُ الاَْكْبَرُ مَنْ ظَفَرَ بِمَعْرِفَةِ النَّفْسِ؛
بزرگ ترين كاميابى از آن كسى است كه به خودشناسى نايل شود.
6ـ كُلَّما زَادَ عِلْمُ الرَّجُلِ زَادَ عِنَايَتُهُ بِنَفْسِهِ وَبَذَلَ فِى رِياضَتِهَا وَصَلاحِهَا جَهْدَهُ؛
هر قدر بر دانش شخصى افزوده شود، اهتمامش به خودش بيشتر مى‌گردد و در راه تربيت و اصلاح خويش بيشتر مى‌كوشد.

ب: ارتباط خودشناسى با شناخت نيازهاى انسان
علاوه بر فطرت و ادله نقلى كه انسان را به خودشناسى دعوت مى‌كند، بى ترديد براى اين مسأله استدلال عقلى نيز وجود دارد؛ از جمله اين كه: وقتى ما مجموع تلاش هاى انسان، اعم از تلاش هاى علمى و عملى، را بررسى مى‌كنيم در مى‌يابيم كه همه آن تلاش ها براى تأمين لذايذ، منافع و مصالح انجام مى‌پذيرد. وقتى بر كسى گرسنگى و يا تشنگى عارض مى‌گردد، براى رفع رنج تشنگى و گرسنگى و رسيدن به لذّت حسى خوردن و آشاميدن به تكاپو مى‌پردازد و به جرأت مى‌توان ادعا كرد كه عمده فعاليت ها و تلاش هاى غالب مردم براى تأمين لذت هاى مادّى، از جمله تأمين غذا و خوراك است. فراوانند كسانى كه تلاش مى‌كنند تا سفره رنگينى بگسترانند كه از غذاهاى رنگارنگ شكم خود را سير گردانند.
پيدايش صنايع گوناگون و مشاغل متنوع و بى شمار بشرى براى رسيدن به لذت است، و