صفحه ١٨٦

أُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَ مَا تَدَّخِرُونَ في بُيُوتِكُمْ...(1)؛
و عيسى را به عنوان رسول و فرستاده به سوى بنى اسراييل (قرار داده كه به آن‌ها بگويد:) من نشانه‌اى از سوى پروردگارتان براى شما آورده ام: من از گِل، چيزى به شكل پرنده مى‌سازم و سپس در آن مى‌دمم و به فرمان خدا پرنده‌اى مى‌گردد؛ و به اذن خدا كور مادرزاد و پيسى را بهبودى مى‌بخشم و مردگان را به اذن خدا زنده مى‌كنم و از آنچه مى‌خوريد و در خانه هاى خود ذخيره مى‌كنيد به شما خبر مى‌دهم.

نقش اطاعت خداوند در جاودانگى انسان
هم چنين در آن حديث شريف خداوند مى‌فرمايد اگر بنده‌ام مرا اطاعت كند، به او حيات جاودان مى‌بخشم. شكى نيست كه انسان بيش از هر چيز از مرگ مى‌ترسد، چون خيال ميكند كه با مرگ زندگى‌اش به پايان مى‌رسد. براى او زندگى از هر چيزى عزيزتر است و تلاش ها و فعاليت هاى او در راستاى تداوم همين زندگى انجام مى‌پذيرد و از اين جهت، بالاترين آرزوى او رسيدن به حيات ابدى است. البته ما معتقديم كه با مرگ زندگى انسان خاتمه نمى‌پذيرد و روح پس از مفارقت از بدن به حيات خود ادامه مى‌دهد، اما چنان نيست كه همه ارواح از يك نوع حيات بر خوردار گردند و چنان نيست كه ارواح عموم مردم پس از مرگ حتّى به مانند پيش از مرگشان فعال و تأثيرگذار باشند و كماكان به فعاليت هايى كه در دنيا داشتند ادامه دهند. بلكه كسانى كه در دنيا مراحل تعالى و تكامل معنوى و نفسانى را پيموده‌اند و در زمره اولياء و دوستان خدا قرار گرفته‌اند و به فرموده قرآن: أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ(2)، حيات ابدى و اخروى آنان بالنده‌تر و شكوفاتر است و پس از مرگ، سطح تأثيرگذارى و فعاليت هاى روح آن‌ها گسترش مى‌يابد. چون آن‌ها با مرگ از حصار بدن، محدوديت ها، تنگناها