صفحه ٢٤

الف: جايگاه خودشناسى در قرآن و روايات
اديان آسمانى و پيشوايان دينى و علماى اخلاق اصرار وافرى به خودشناسى و لزوم پرداختن به خويش دارند. البته اصرار و توصيه آن‌ها ارشادى است به يك حقيقت فطرى و عقلى. در اين راستا، قرآن كه سراسر عالم طبيعت و عالم خلقت و حوادث و رخدادهاى زمين و آسمان و تحوّلات و دگرگونى ها را علايم و نشانه هاى وجود مقدّس پروردگار مى‌شمارد(1)، لكن در عين اين‌كه سراسر عالم را كتاب حق تعالى مى‌داند و همه پديده ها را آيات حق معرفى مى‌كند و توجه به آيات آفاقى و انفسى را موجب هدايت به حق مى‌داند و مى‌فرمايد: سَنُرِيهِمْ ايَاتِنَا فِى الاَْفَاقِ وَفِى أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ ...(2)؛ به زودى نشانه هاى خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آن‌ها نشان مى‌دهيم تا براى آنان آشكار گردد كه او حق است.
اما توجه خاصّى به خودشناسى دارد و براى نفس انسان حساب جداگانه‌اى باز كرده است و گرچه انسان در ساختار طبيعى و از جنبه فيزيولوژيك قسمت هاى مشتركى با ديگر موجودات طبيعت دارد، اما به جهت ويژگى هاى نفس انسانى و ابعاد اختصاصى انسان، قرآن براى آيات انفسى موقعيت خاصى قايل شده است و در نكوهش از كسانى كه به خويشتن نمى‌پردازند و آيات الهى در درون خويش را نمى‌نگرند مى‌فرمايد: وَفِى أَنْفُسِكُمْ أَفَلاَ تُبْصِرُونَ(3)؛ و در خودتان نيز آياتى است مگر نمى‌بينيد.
هم چنين نظر به نقش اساسى خودشناسى و شناخت آيات درونى در شناخت خداوند است كه قرآن شريف، فراموش كردن نفس را لازمه فراموش كردن خدا و به منزله عقوبت اين گناه معرفى مى‌كند: وَلاَ تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ(4)؛ مانند كسانى نباشيد كه خدا را فراموش كردند، خدا هم خودشان را از يادشان برد.