نقش آفرين و تأثيرگذار هستند؟ ولى به دايره محدود زندگى مادى منحصر نمىگردند. اين اميال براى تأمين كمالات معنوى و براى شناخت هدف نهايى خلقت و رسيدن به كمال نهايى انسان در نظر گرفته شدهاند.
همه انسان ها يكسان از اين اميال بهرهمند هستند و آنها محدود به افراد خاصى و يا مكان و موقعيت خاص زمانى و مكانى نيستند و چنان كه گفتيم، خواسته هاى آنها نامحدود است و شعاع آنها به سوى بى نهايت امتداد دارد و هيچ كدام از آنها حد و مرزى نمىشناسد و اقتضاى محدوديت و توقف در مرتبه معينى را ندارند و همه آنها انسان را به سوى بى نهايت سوق مىدهند. اين از خصايص انسان است كه داراى خواسته هاى نامحدود مىباشد و به كاميابى هاى موقت و محدود قانع نمىشود. بى نهايت بودن خواست هاى فطرى انسانى حتى از نظر فيلسوفان غير الهى نيز قابل انكار نيست و يكى از مهم ترين اختلافات اساسى انسان و حيوان به شمار مىرود.
راسل مىگويد:
«يكى از مهم ترين تفاوت هاى اساسى بين انسان و حيوانات اين است كه تمايلات بشرى، برخلاف تمنّيات حيوانى، نامحدود است و اقناع كامل آنها ميسر نيست.»(1)
(چنان كه مىنگريد، راسل نيز چون ما معتقد است كه در مقابل حيوانات كه داراى اميال و غرايز محدود هستند كه در همين دنيا اشباع مىشوند، انسان داراى تمايلات و اميال نامحدود است. اما از ديدگاه او اين اميال نامتناهى و نامحدود تأمين نمىشوند و انسان در رسيدن به خواسته هاى خويش ناكام مىماند. اما به اعتقاد ما امكان ارضاى كامل اين خواسته هاى نامحدود وجود دارد.)
اين اميال با اينكه به امور گوناگونى تعلق مىگيرند ـ يكى به قدرت تعلق مىگيرد و يكى به درك حقايق هستى و ديگرى به پرستش و عشق ـ و هريك از آنها از مجارى متفاوتى تأمين مىگردند، اما وقتى انسان تعالى يافت و اميال او اوج گرفتند، سرانجام همه آنها به هم