احمقانه به نظر مىرسيد. اما تاريخ ثابت كرده است كه بسيارى از ايده ها و خواسته هاى به ظاهر غير قابل تحقق و احمقانه، مبناى تحولات شگرف بشرى شده است. به عنوان نمونه، در آغاز انسان رؤياى پرواز به سر داشت و گرچه آن را غير ممكن مىپنداشت، اما از تلاش دست نكشيد و به تكاپو ادامه داد تا اينكه به رؤياى خود تحقق عينى بخشيد و همان رؤياى به ظاهر احمقانه، موجب اختراع هواپيما و سير در آسمان ها گشت. پس انسان با همّت بلند و تلاش پى گير و در پرتو غريزه قدرت طلبى، توانست امور به ظاهر ناممكن را ممكن سازد و لحظهاى از تلاش باز نايستد.
بى ترديد انسان در اِعمال غريزه قدرت طلبى خويش فقط به دنبال تأمين نيازهاى مادى نيست، بلكه او خواسته هايى دارد كه فراتر از نيازهاى محدود مادى اوست؛ او در انديشه دست يافتن به كرات آسمانى و حتى تسخير كهكشانهاست كه چنين ايده بلندى ناشى از نامحدود بودن و مرز ناشناسى قدرت طلبى انسان است. چنان كه فرعون با همه قدرتى كه داشت، باز به گسترش حوزه اقتدار و سلطه خويش مىانديشيد و به فرموده قرآن خواهان تسلط بر آسمان ها بود: وَقَالَ فِرْعَونُ يَا هَامَانُ ابْنِ لِى صَرْحَاً لَعَلِىّ أَبْلُغُ الاَْسْبَابَ، أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ فَأَطَّلِعَ إِلَى إِلهِ مُوْسَى... (1)؛ فرعون گفت:اى هامان، براى من بناى مرتفعى بساز شايد به وسايلى دست يابم، وسايل (صعود به) آسمان ها تا از خداى موسى آگاه شوم.
اما عطش قدرت طلبى انسان با تسخير آسمان ها نيز ارضاء نمىگردد. او براى ارضاى قدرت طلبى خود، حتى در انديشه رهايى از محدوديّتى است كه وسايل مادى براى او پديد آورده است و مىخواهد بدون هيچ محدوديتى و بدون تحمل رنج و مشكلاتى كه جهان ماده بر او تحميل مىكند، به هدف خويش دست يابد. مسلماً چنين خواستهاى در دنيا، كه جهان محدوديت و تزاحم و گرفتارى هاست، تأمين نمىگردد و براى رسيدن به آن، بايد به جهان ابدى و نامحدود آخرت انديشيد كه در آنجا مؤمنان به هرچه بخواهند دست مىيابند و لذت آنها نيز پايان ندارد.