صفحه ١٤٨

بايد چنين كنند، زيرا تنها خوبى، لذت است. ارزش، لذت و خوشايندى است. مشهور است كه پرچم‌دار مكتب لذت‌گرايى «آريستيپوس» يونانى است، اما اين گرايش منحصر به او نبوده است. در ساير مكاتب قديم و حتى بعضى از مكاتب امروزين، و در فرهنگ غربى نيز آثار اين تفكر مشهود است، اگر چه گاهى از تصريح كردن به اين واقعيت اِبا مى‌كنند، اما آثار آن قابل انكار نيست.
   مكتب ديگرى كه در اين رابطه ابراز نظر كرده است، مكتب «نفع گرايى ـ Utilitarianism» است. طبق اين مكتب كه نظريه پردازان اصلى آن «جرمى بنتام» و «جان استوارت ميل» هستند، هر چيز كه داراى سود و منفعت باشد ارزشمند و هر عمل يا شىء كه منفعتى نداشته باشد، بى ارزش است، اما اختلاف در اين است كه آيا ملاك ارزش، منفعت فردى يا منفعت اجتماعى است، بعضى از آنها ملاك را منفعت فردى مى‌دانند و معتقدند كه به دنبال تأمين منافع فردى، منافع اجتماعى نيز تامين خواهد شد. در مقابل، گروهى ديگر اصالت را با منفعت اجتماعى مى‌دانند و گروه سوّم هر دوى اينها را ملاك ارزش مى‌دانند. با اين همه، نقطه اشتراك تمامى آنها در تأكيد بر ارزشمند بودن هر عمل سودمند است.
   ملاك ديگرى كه به عنوان معيار ارزش مطرح شده است. پذيرش وجدانى عمل است. (كانت) معتقد است كه معيار تشخيص ارزش اخلاقى اين است كه تمامى مردم آن كار را ستايش كنند و مورد پسند تمامى مردم واقع شود. اگر عمل و رفتارى مورد تأييد و پسند عامه مردم باشد، عقل عملى، به ارزشمندى آن، حكم مى‌كند، اگر چه براى شخص عامل، نوعى ضرر داشته باشد.
   «كانت» علاوه بر پذيرش عمومى، براى ارزشمندى رفتارها شرطهاى ديگرى را نيز از قبيل: نداشتن انگيزه شخصى، مبتنى نبودن بر عواطف، انجام عمل فقط براى تكليف، نه براى نتايج آن را ذكر مى‌كند.
   مجموعه ويژگيهاى مذكور را با تصرفاتى، مى‌توان با نظام ارزشى اسلام، تا حدّى انطباق داد.