صفحه ٨٣

موسى بن جعفر (علیه السلام) آورد، امام (علیه السلام) از میان 30 هزار دینار و 50 هزار درهم و قطعه اى لباس، تنها یک درهم و قطعه پارچه اى را که متعلّق به زن باایمانى به نام شَطیطه بود، پذیرفت و بقیه را بازپس فرستاد!(1)
از این حدیث به خوبى روشن مى شود که ارزش انسانى بین زن و مرد تفاوتى ندارد. از این رو، گاهى زنان در این امر بر مردان سبقت مى گیرند.
بعد دوم: در بعد علمى و فرهنگى نیز فرقى میان زن و مرد وجود ندارد، یعنى راه فراگیرى علم و دانش به روى هر دو، یکسان باز است و حدیث معروف «طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِیضَةٌ عَلَى کُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَةٍ»(2) دلیل این مدّعاست (حتّى اگر کلمه «مُسلمه» نیز جزء حدیث نباشد؛ زیرا مُسلم در این جا به معناى نوع انسان است همان گونه که در بعضى از روایات چنین است). بنابراین، هیچ محدودیتى از نظر اسلامى، در هیچ مرحله اى از فراگیرى علوم، براى زنان وجود ندارد و آن ها مى توانند تمامِ مدارجِ کمال را از این نظر طىّ کنند. در تاریخ اسلام نیز به شخصیت هاى بزرگ و بافضیلتى از جنس زنان برمى خوریم که در کتب حدیث، اسامى گروهى از آنان به عنوان زنان راوى دیده مى شود.
بُعد سوم، بُعد اقتصادى است که از این نظر نیز فرقى میان زن و مرد نیست. یعنى آن ها مى توانند نتیجه کار خود را مالک شوند همان گونه که مردان مى توانند. به خصوص در اسلام زنان استقلال اقتصادى دارند، برخلاف آنچه در میان بعضى از ملل غربى هنوز هم ادامه دارد که به زن استقلال اقتصادى نمى دهند و تصرّف او را در اموالش بدون اجازه شوهر مجاز نمى دانند؛ در حالى که در اسلام، زن براى تصرّف در اموال خود، هیچ گونه نیازى به اجازه شوهر ندارد و در هر مصرف مشروعى و در مورد هر کس و هر کارى مى تواند مصرف کند.