صفحه ٥٨٩

ریزه کارى ها را شرح مى دهد. به نظر مى رسد که هدف اصلى امام (علیه السلام) دو چیز است: نخست، همان مطلبى است که خطبه براى آن ایراد شده و آن، معرفت صفات الهى، به دور از هرگونه تفکّر شرک آمیز است؛ نه آلوده تشبیه شدن و نه آلوده تعطیل گشتن.
دیگر این که، منظور این بوده که انسان ها را به سوى صفات فرشتگان سوق دهد؛ فرشتگانى که پیوسته به کار خود مشغول اند؛ همواره متواضع، خاضع و سر به فرمان اند؛ نه از کار خود خسته مى شوند و نه سستى و فتور در آن ها راه مى یابد؛ نه گرفتار کینه و حسد هستند و نه اختلاف و پراکندگى؛ نه اعمال خود را بزرگ مى شمرند و نه یأس و نومیدى در آن ها راه مى یابد؛ جز به خدا نمى اندیشند و جز در مسیر طاعت او گام برنمى دارند.
درست است که آفرینش انسان با آن ها بسیار متفاوت است، بر آن ها عقل حکومت مى کند و بر آدمیان عقل و شهوت. ولى همان گونه که این معجون حیوانى و عقلانى ـ یعنى انسان ـ ممکن است تا سرحدّ حیوانات درنده بلکه پست تر از آن، سقوط کند (بَلْ هُمْ أضَلُّ)، همین طور استعداد آن را دارد که به اوج افتخار فرشتگان برسد بلکه در این پرواز ملکوتى خود، از آن ها بالاتر رود و به جایى رسد که «به جز خدا نبیند». و به همین دلیل، فرشتگان مى توانند در جهاتى الگویى براى انسان ها شوند.
از سوى دیگر، آگاهى از حضور فرشتگان در سرتاسر جهان ـ به گونه اى که حتّى یک قدم از این جهان پهناور از وجود آن ها خالى نیست ـ نشانه مهمّى از حضور تدبیر پروردگار در سرتاسر جهان هستى است و در این امر، یک نکته تربیتى مهمّ وجود دارد که بر آگاهان پوشیده نیست!
و باز ازسوى دیگر، این اوصاف، این پیام مهم را نیز براى انسان ها دارد که اگر گاه به نماز مى ایستند، یا با خداى خود راز و نیاز مى کنند و یا حتّى در دل شب به