صفحه ٥١٥

این جمله ها اشاره روشنى به گمراهى گروه «مجسّمه» یا «مشبّهه» و شرک و کفر آن هاست، که براى خدا جسم و اعضاى پیکر و دست و پا و چشم و گوش قائل بودند و به دلیل گرفتار شدن در وادى تشبیه، ذات پاک پروردگار را تا سرحدّ یک مخلوق ضعیف و ناتوان و فانى و ناپایدار تنزّل داده بودند، که قرآن ـ در همان آیه اى که در لابه لاى کلام امام (علیه السلام) آمده است ـ از آن به (ضَلالٍ مُبِینٍ) (گمراهى آشکار) تعبیر کرده است.
جمله «مَنْ شَبَّهَکَ بِتَبَایُنِ أَعْضَاءِ خَلْقِکَ» اشاره به این است که آن کس که داراى جسم است، جسم او ترکیبى از اعضاى مختلف است، که هر کدام ابزار کارى محسوب مى شود. و تعبیر به «تَلاحُمِ حِقَاقِ مَفَاصِلِهِمْ» اشاره به پیوندهایى است که در میان اعضا وجود دارد. بنابراین، اعضاى یک پیکر، هم از یکدیگر جدا هستند و هم به یکدیگر پیوسته اند. و این، یکى از حکمت هاى خداوند در آفرینش مخلوقات است؛ که اگر اعضاى مختلف نداشته باشند، کارایى آن ها محدود مى شود و اگر از هم گسسته باشند، همکارى آن ها غیر ممکن مى شود. در ضمن خداوند منّان به حکمت خود، ارتباط اعضا را در زیر طبقات گوشت پنهان ساخته، تا در برابر حوادث مختلف آسیب پذیر نباشند. و این، جز در عالم مخلوقات، تصوّر نمى شود و خداوند منزّه از اجزا و اعضا و نیاز به جسم است.
امام (علیه السلام) مى فرماید: این گونه افراد نادان، در واقع گرفتار سه انحراف اند: نخست این که، خدا را به درستى نشناخته اند و دیگر این که: به توحید او قائل نیستند و سوم این که به آیات صریح قرآن گوش فرانداده و از تعلیمات این کتاب آسمانى بیگانه اند و به همین دلیل در «ضَلالِ مُبین» گرفتارند.
ولى در قیامت که حجاب ها کنار مى رود و حقایق، آفتابى مى شود؛ به زودى به اشتباه خود پى مى برند و رهبران گمراه و پیروانشان از یکدیگر بیزارى مى جویند و اظهار ندامت و پشیمانى و شرمسارى مى کنند؛ امّا چه سود که وقت آن گذشته