صفحه ٤٨١

به همین دلیل، خطبه از دقیق ترین اوصاف پروردگار ـ که بیانگر جدایى او از اوصاف همه مخلوقات و تفاوت او با آن هاست ـ آغاز شده است.
نخست مى فرماید: «حمد و ستایش مخصوص خداوندى است که بازداشتن و امساک، چیزى بر دارایى او نمى افزاید، و سخاوت و بخشش، او را فقیر نمى سازد»؛(اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذی لایَفِرُهُ(1) الْمَنْعُ وَ الْجُمُودُ، وَ لایُکْدِیهِ(2) الْإِعْطَاءُ وَالْجُودُ).
سپس به دلیل آن پرداخته، مى فرماید: «چرا که هر بخشنده اى غیر از او، دارایى اش نقصان مى یابد و هر کس جز او، دست از عطا و بخشش بازدارد، مذموم شمرده مى شود»؛ (إذ کُلُّ مُعْطٍ مُنْتَقِصٌ سِوَاهُ، وَ کُلُّ مَانِعٍ مَذْمُومٌ مَاخَلاهُ).
مى دانیم که یکى از ارکان اصلى شناخت صفات پروردگار این است که بدانیم او وجودى است از هر نظر بى نهایت، و هیچ گونه محدودیتى در ذات و صفات او نیست؛ بدیهى است که نامحدود، هر چه از او بردارند، باز هم نامحدود است؛ یعنى کاستى در آن راه نمى یابد. به این ترتیب، اگر به هر انسانى به اندازه این جهان مادّه ببخشد، باز هم کمترین کاستى اى در خزائنِ نعمت هاى او پدید نمى آید. و نیز به همین دلیل اگر چیزى را از کسى بازدارد، به یقین جاى نکوهش نیست؛ چون در ذات بى نهایت، بخل تصوّر نمى شود! حتمآ دلیل و حکمتى داشته است.
به تعبیر دیگر: بخشش و منع او، بر حسب لیاقت ها و استعدادها و شایستگى هاست و از این رو، جایى براى گفت وگو و چون و چرا باقى نمى ماند.
در حدیث قدسى مى خوانیم: «یا عِبَادِی! لَوْ أَنَّ أَوَّلَکُمْ وَ آخِرَکُمْ وَ اِنْسَکُمْ وَجِنَّکُمْ، قَامُوا فِی صَعِیدٍ وَاحِدٍ، فَسَأَلوُنِی فَأَعْطَیْتُ کُلَّ إنْسانٍ مَسْأَلَتَهُ ما نَقَصَ ذَلِکَ