صفحه ٣٣١

زیرا حسود، در واقع دشمن نظام آفرینش و مخالف مواهب و اکرام الهى درباره بندگان است و چنین امرى با ایمان کامل، سازگار نیست. اضافه بر این، او نباید سعادت خود را در سلب نعمت از دیگران ببیند، بلکه اگر ایمان راسخ به خدا دارد، باید همانند آن نعمت ها یا افزون بر آن ها را از پروردگار بطلبد.
در پنجمین مرحله درباره عداوت و دشمنى هشدار مى دهد؛ مى فرماید: «کینه یکدیگر را به دل نگیرید، که خیر و برکت را از میان مى برد»؛ (وَ لاَتَبَاغَضُوا فَإِنَّهَا الْحَالِقَةُ(1)).
تعبیر به «تَبَاغَضُوا» اشاره به این است که خصومت ها و عداوت ها معمولاً دوجانبه است و پاسخ خصومت، خصومت است.
تعبیر به «حَالِقَه» که از ریشه «حَلْق» به معناى تراشیدن است (با توجّه به این که متعلّق آن نیز حذف شده) نشان مى دهد، خصومت ها هرگونه خیر و سعادت را از بیخ و بن برمى کند؛ چراکه ریشه هر خیر و سعادتى، تعاون و همدلى و همکارى افراد جامعه با یکدیگر است و این کار بدون محبّت و دوستى، میسّر نیست.
در ششمین و آخرین مرحله، درباره خطرات آرزوهاى دراز هشدار مى دهد؛ مى فرماید: «و بدانید که آرزوهاى دور ودراز، خِرد را به غفلت (از واقعیّت ها) وامى دارد و یاد خدا را به فراموشى مى سپارد؛ بنابراین، به آرزوها اعتنا نکنید که فریبنده است و صاحبش فریب خورده!»؛ (وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْأَمَلَ يُسْهِي الْعَقْلَ، وَ يُنْسِي الذِّكْرَ فَأَكْذِبُوا الْأَمَلَ، فَإِنَّهُ غُرُورٌ، وَ صَاحِبُهُ مَغْرُور).
در واقع آرزوهاى دور ودراز، که انسان را غرق در عالمى از خیال و پندارى مى کند که بر محور امور مادّى دور مى زند، یکى از خطرناک ترین موانع راه