صفحه ٢٧١

نیست، بلکه بسیار پسندیده و گاهى لازم و واجب مى شود و به تعبیرى حُسن خلق و گشاده رویى و اخلاق فاضله محسوب مى شود.
از سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و امامان (علیهم السلام) و بزرگان دین، ـ بلکه همه عقلا ـ استفاده مى شود که آن ها در طول زندگى خود، در عمل، مزاح را به طور معتدل داشتند.
ولى بى تردید، اگر این کار از حدّ اعتدال خارج شود، یا آمیخته با گناه و غیبت و مسخره کردن گردد یا وسیله انتقام جویى و آبروریزى شود و یا کینه هایى را که انسان نمى تواند با کلمات جدّى، اظهار کند، از طریق شوخى ابراز نماید، یکى از بدترین رذایل اخلاقى و صفات نکوهیده خواهد بود.
اگر مى بینیم در منابع اسلامى از مزاح گاهى به عنوان یک فضیلت و گاه به عنوان یک صفت رذیله یاد شده، اشاره به این دو جنبه است.
براى تکمیل این بحث، به سراغ روایات اسلامى مى رویم و گلچینى از آن را به صورت فشرده از نظر مى گذرانیم:
الف) در حدیثى از امام کاظم (علیه السلام) مى خوانیم که یکى از یارانش سؤال کرد: «گاهى در میان مردم سخنانى ردّ و بدل مى شود و مزاح مى کنند و مى خندند (اشکالى دارد؟) امام (علیه السلام) فرمود: «لا بَأْسَ مَا لَمْ یَکُنْ؛ مانعى ندارد مادامى که نباشد (اشاره به این که به گناه آلوده نشود)...» سپس فرمود: «إنَّ رَسُولَ اللّهِ کَانَ یَأْتِیهِ الْأَعْرَابِیُّ ، فَیُهْدِی لَهُ الْهَدِیَّةَ ثُمَّ یَقُولُ مَکَانَهُ: أَعْطِنَا ثَمَنَ هَدِیَّتِنَا! فَیَضْحَکُ رَسُولُ اللّهِ (صلی الله علیه و آله) ؛ وَ کَانَ إِذَا اغْتَمَّ، یَقُولُ: مَا فَعَلَ الْأَعْرَابِیُّ؟ لَیْتَهُ أَتَانَا؛ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) گاه، مرد عربى نزد او مى آمد و هدیه اى به او مى داد، سپس عرض مى کرد: «پول هدیه را محبّت فرمایید» و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مى خندید و گاه هنگامى که غمگین مى شد، مى فرمود: اعرابى کجاست؟ اى کاش مى آمد (و سرورى در دل غم دیده ما وارد مى کرد)».(1)