صفحه ٢٤٤

داده شد و در ناز و نعمت به سر مى بردند، (امّا قدر آن را ندانستند) و آن ها که تعلیم داده شدند و فهمیدند (ولى هرگز به آن عمل نکردند) و کسانى که به آنان مهلت داده شد (تا به اصلاح اعمال خویش بپردازند) ولى به بیهوده کارى پرداختند و آن ها که سلامت نصیبشان شد، ولى این نعمت بزرگ را فراموش کردند (و هیچ گاه شکر آن را به جا نیاوردند)؟»؛ (عِبَادَاللهِ، أَیْنَ آلَّذِینَ عُمِّرُوا فَنَعِمُوا، وَ عُلِّمُوا فَفَهِمُوا، وَ أُنْظِرُوا فَلَهَوْا، وَ سُلِّمُوا فَنَسُوا!).
به راستى، اگر تاریخ را ورق بزنیم، یا به زندگى گذشته خودمان در این عمر کوتاهمان بیندیشیم و به خاطر بیاوریم: چه افراد قدرتمند و مشمول انواع نعمت هاى الهى، در جامعه ما و جوامع دیگر زندگى کردند؛ ولى نه از نعمت هاى الهى بهره گرفتند، نه به آگاهى هاى خویش عمل کردند و نه در روز سلامتى، به بیمارى اندیشیدند و نه در حال قدرت به ناتوانى! سرانجام با دست خالى، از این جهان رخت بربستند و به سوى سرنوشت تاریکشان حرکت کردند.
آرى، اگر به این امور بیندیشیم به یقین بیدار خواهیم شد و آینده خویش را با چشم خود، در زندگى آنان تماشا خواهیم کرد. سپس امام (علیه السلام) در ادامه این سخن مى افزاید: «(آرى) به آن ها براى مدّت طولانى مهلت داده شد و نعمت هاى زیبا در اختیارشان قرار گرفت؛ آنان را از کیفر گناهان بر حذر داشتند (تا از آن بپرهیزند) و پاداش هاى بزرگ (در برابر اطاعت فرمان خدا) به آن ها وعده داده شد (ولى آن را نیز به فراموشى سپردند)!»؛ (أُمْهِلُوا طَوِیلا، وَ مُنِحُوا جَمِیلا، وَحُذِّرُوا أَلِیمآ، وَ وُعِدُوا جَسِیمآ!).
آرى! نه آن مهلت طولانى مایه بیدارى آن ها شد و نه نعمت هاى گوناگون الهى وجدان خفته آن ها را براى شکر منعم، بیدار کرد؛ نه وعده عذاب الهى آن ها را از گناهان بازداشت و نه وعده پاداش هاى بزرگ، حرکتى به سوى اطاعت، در آنان ایجاد کرد!
در پایان این بخش مى فرماید: «بترسید از گناهانى که انسان را به هلاکت