صفحه ١٩٥

کَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهارُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ)؛ «سپس دل هاى شما بعد از این (همه کفران)، سخت شد همچون سنگ یا سخت تر، چراکه پاره اى از سنگ ها مى شکافد و از آن نهرها جارى مى شود و پاره اى از آن ها شکاف برمى دارد و آب از آن تراوش مى کند و پاره اى از خوف خدا (از فراز کوه) به زیر مى افتد (امّا دل هاى شما نه از خوف خدا مى تپد و نه سرچشمه دانش و عواطف انسانى است) و خداوند از آنچه انجام مى دهید غافل نیست».(1)
آرى، هنگامى که دنیاپرستى، بر قلب انسان چیره شود، سنگدلى را به همراه مى آورد و در چنین حالتى انسان راه روشن سعادت را گم مى کند و در بى راهه گام مى نهد و چنین مى پندارد که خطاب هاى الهى درباره نیکوکاران، متوجّه اوست اما ضمیرها در آیات تهدید و عذاب، به دیگران بازمى گردد و سعادت و خوشبختى او فقط در گردآورى ذخایر دنیاست.