صفحه ١٦١

این شبهه را مى توان به صورت گسترده ترى نیز مطرح ساخت: در شرایط عادى، بدن بسیارى از انسان ها خاک مى شود؛ خاک آن ها ممکن است جذب گیاهان و درختان شود و از این طریق، یا از طریق حیواناتى که از گیاهان تغذیه مى کنند و انسان از گوشت آن ها تغذیه مى کند، جذب بدن انسان ها شود؛ باز همان سؤال سابق تکرار مى شود که این اجزاى معیّن با کدامین بدن محشور مى شود؟
تعبیرى که در خطبه مورد بحث آمده و مى فرماید: «از لانه پرندگان و جایگاه درندگان و میدان هاى جنگ محشور مى شوند» نیز مى تواند این سؤالات را برانگیزد.
پاسخ این سؤال گرچه بحثى طولانى مى طلبد و در جاى خودش مشروحاً بیان شده، ولى به طور خلاصه چنین است:
آیات و روایات مى گوید: آخرین بدنِ انسان، که تبدیل به خاک شده است، روز قیامت بازمى گردد؛ بنابراین اگر آن بدن به هر طریقى جزء دیگرى شده باشد، از او جدا شده و به بدن خود ملحق مى گردد. مشکل ناقص شدن بدن دوم نیز کاملاً قابل حلّ است؛ چراکه بقیّه بدن نموّ مى کند و جاى خالى را پر مى سازد. همان گونه که نظیر آن را در دنیا در بسیارى از صدماتى که بر بدن وارد مى شود، مشاهده مى کنیم که سلول هاى اطراف نموّ کرده و جاى خالى را پر مى کنند؛ البتّه در آن زمان این جایگزینى به صورت وسیع ترى انجام مى شود.
در دنیاى امروز که مسئله شبیه سازى، جنبه عینى به خود گرفته و با پرورش یک سلول از بدن یک موجود زنده، شبیه او به وجود مى آید، حلّ این گونه مسائل، بسیار ساده و آسان است و شبهه آکل و مأکول نمى تواند سدّ راه معاد جسمانى شود.(1)