مقدمات زياد دارد، تا هم فايدهاش بيشتر باشد؛ يعنى افرادى كه چندان آشنايى با مسايل فلسفى و استدلالات نقلى ندارند بتوانند بهرهمند شوند؛ و هم تا امكان پيمودن راه ميان بر و سرراست وجود داشته باشد، پيمودن راه هاى پيچيده و پر دردسر وجهى ندارد.
ما مىكوشيم كه براى شناخت كمال حقيقى انسان نقطه ثقل استدلال را بر پايه هاى فلسفى معينى كه تنها براى گروه خاصّى قابل قبول است قرار ندهيم، بلكه بحث را از ساده ترين و روشن ترين معلومات خود درباره انسان آغاز مىكنيم. بديهى است كه لازمه آغاز كردن از چنين مقدماتى اين نيست كه در ارائه پارهاى از استدلال ها و استنتاج ها، برخوردى با پارهاى از نظريات فلسفى روى ندهد و نتيجه بحث هم مورد قبول همه مكتب ها و مذهب ها باشد. اساساً داشتن چنين انتظارى، در حكم انتظار توافق آراى متناقض است كه بالضرورة محال مىباشد.