مرتبه آن براى همه ميسّر نباشد، رسيدن به نازل ترين مراتب آن براى همگان ميسور است و آن با ايمان به خدا و برداشتن قدمى در راه بندگى او حاصل مىشود؛ و گذشتن از همه خواسته ها و صرف همه نيروها در راه رضاى الهى لازمه مراتب عالىتر است. البته آثارى كه بر قرب الهى مترتب مىشود در همه مراتب يكسان نيست: مثلاً علم كامل به حقايق و قدرت بر ايجاد هر چيز، يا لذّت كامل از لقاى الهى براى هر مؤمنى در اين جهان حاصل نمىشود. ولى كسى كه تا پايان زندگى ايمان خود را از دست بردها حفظ كند و كثرت گناه و عصيان، آن را از وى نگيرد، سرانجام به سعادت ابدى خواهد رسيد؛ گو اينكه فاصلهاش تا آن روز زياد باشد و در اين ميان، مراحل سخت و دردناكى را به كيفر اعمال ناشايستهاش بگذارند. هم چنين سعادت ابدى و بهشت جاودانى نيز داراى درجات گوناگونى است و هر كسى در آن جهان به اندازه معرفت و ايمان و وزن اعمال و اخلاقش پاداش داده مىشود و شايد هر كس در هر درجهاى تنها ظرفيّت درك لذت هاى همان درجه را داشته باشد و فقط ارادهاش به نيل به همان لذت ها تعلّق مىگيرد. بنابراين، چنان نيست كه هر كس به قله كمال انسانى و نهايت قرب الهى نرسيد، شايسته نام انسان نباشد و سرانجام محكوم به شقاوت و عذاب ابدى گردد.